هر بار که تصمیم میگیرم به یک هدف بزرگ دست پیدا کنم، دوستان و اطرافیانم به عنوان نصیحت به من میگویند “لقمه را اندازه دهانت بردار!” مطمئنم شما هم قبلا با این جمله مواجه شدهاید. راستش را بخواهید من با این نصیحت خیلی مشکل دارم. قبول کردن این عبارت در واقع به این معناست که هیچ کس نمیتواند بزرگ فکر کند. این یک دروغ محض است. اگر چنین بود که موفقیتی وجود نداشت. بزرگانی مثل استیو جابز و جف بزوس و جک ما هم قبلا آدمهایی مثل من و شما بودند؛ آدمهایی که بقیه به آنها معمولی میگویند. تنها تفاوت ما با آنها این است که این بزرگان جسارت کردند و به سراغ اهداف بزرگی رفتند که زمانی فقط در سر میپروراندند. و چطور به این اهداف رسیدند؟ پاسخ ساده است. آنها اهداف بزرگ خود را به چندین هدف کوچکتر تقسیم کردند.
اگر شما هم یکی از همین اهداف بزرگ را در سر خود میپرورانید، ممکن است طرز فکر اشتباهی داشته باشید. در این شرایط معمولا متداولترین طرز تفکر مقایسه موقعیت کنونی با موقعیت نهایی است. مثلا اگر شما یک طراح وب باشید که در فکر راه اندازی شرکت خودتان هستید، شاید در ابتدا این هدف به نظرتان مسخره به نظر برسد چون هنوز فاصله خیلی زیادی با آن دارید. قطعا با این طرز تفکر خیلی زود ناامید میشوید. اما اگر به جای ایستادن روی پله اول و نگاه کردن به پله آخر، روی پله دوم تا پله یکی مانده به آخر تمرکز کنید حتما موفق میشوید.
بهترین کار برای شروع این است که قدمهای رسیدن به این هدف را به صورت یک لیست یادداشت کنید و سپس آنها را به ترتیب از کوچک به بزرگ اولویتبندی کنید. فرض کنید میخواهید زبان انگلیسی را بیاموزید. بالای لیست خود یادداشت کنید “صحبت کردن به زبان انگلیسی”. این در واقع میشود همان پله آخری که میخواهید به آن برسید. حالا از پایین لیست شروع کنید و کارهای لازم برای رسیدن به هدفتان را از آسانترین به سختترین یادداشت کنید. مثلا میتوانید از یاد گرفتن ده کلمه جدید در هر روز و خواندن چهار خط از یک کتاب شروع کنید و بعد کم کم آن را به یاد گرفتن و دوره کردن معانی چهل کلمه در روز و خواندن دو صفحه از یک کتاب برسانید یا مواردی مثل دیدن سریالها و فیلمها به زبان انگلیسی یا گوش دادن به آهنگهای انگلیسی را به لیست کارهایتان اضافه کنید. شما در واقع در حال خرد کردن یک لقمه بزرگ به چند لقمه کوچکتر هستید.
نکته مهمی که در این میان باید به آن توجه نمایید، این است که به هیچ وجه نباید عجله کنید. اگر مدام به زمان این پروسه فکر کنید و سعی کنید خودتان را زودتر به پله آخر برسانید، ممکن است در میانه راه تصور کنید که رشد بسیار کندی دارید و به همین دلیل ناامید شوید. ناامیدی در مسیر رسیدن به اهداف بزرگ، در نهایت به شکست منجر میشود. پس اصلا عجله نکنید. مطمئن باشید که با صبر و پشتکار، بالاخره به آخر راه خواهید رسید.
همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ هدف بزرگی به سادگی به دست نمیآید. تمام مزه رسیدن به اهداف بزرگ، کشیدن همین سختیهای راه است. پس اگر واقعا قصد دارید رویای خود را به واقعیت تبدیل کنید بدانید که باید مرد راه باشید. اگر باورتان نمیشود که موفقیت راه میانبر ندارد، کافی است نگاهی به داستان زندگی افراد موفق بیاندازید.
از همین امروز دست به کار شوید و روی پله دوم قدم بگذارید و اگر دوباره کسی به شما گفت لقمه را اندازه دهانت بردار، به او گوشزد کنید که خواستن توانستن است.
اگر دلتان خواست میتوانید لیست قدمهای رسیدن به هدف مورد نظرتان را نیز در بخش دیدگاهها با من به اشتراک بگذارید.