من از آن دسته از آدمهایی هستم که معتقدم هر مهارتی را میتوان یاد گرفت و نویسنده شدن را هم از این قانون مستثنا نمیدانم. مهم نیست چه گذشتهای داشتهاید، الان در چه حالی به سر میبرید و به چه شغلی مشغول هستید، به نظر من شما میتوانید نویسنده بشوید. فقط کافی است خودتان بخواهید؛ و این خواستن از کجا شکل میگیرد؟ شوق و ذوق درونی خودتان.
شما باید شوق نوشتن داشته باشید تا بتوانید نویسنده بشوید. نوشتن هم مثل هر هنر دیگری از دل بر میآید و هر چه از دل برآید اجبار سرش نمیشود. کسی که به خاطر فشار خانوادهاش به کلاس نقاشی میرود هیچ وقت نقاش خوبی نمیشود. کسی که برای چشم و همچشمی سعی میکند پیانو یاد بگیرد هرگز پیانیست موفقی نخواهد شد (گرچه استثنا همیشه وجود دارد). بر همین منوال، هیچ کسی هم نمیتواند خودش را مجبور به نوشتن کند و حتی اگر چنین کند نتیجه جالبی نمیگیرد.
اگر اشتیاقش باشد، نویسنده شدن کار سختی نیست. دنیای شیرین نویسندگی یعنی کاغذهای مچاله شده در اطراف اتاق، یعنی مجموعهای گسترده از کتابهای خوانده شده و نخوانده شده و نیمه رها شده، یعنی ساعتها خیره شدن به صفحه خالی و تلاش برای نوشتن، یعنی تند تند نوشتن ولی ناگهان درگیر شک و تردید شدن. اینها همه از جذابیتهای جدایی ناپذیر زندگی نویسندهها هستند و آنچه نویسندهها را در ادامه این راه و دوری از ناامیدی کمک میکند چیزی نیست جز همین نیروی اشتیاق.
با این همه، پی بردن به اینکه چنین اشتیاقی در درون خود دارید یا نه شاید کمی سخت باشد. خیلی از ما یک نویسنده پنهان در ضمیر خود داریم که خودمان از وجودش بیخبریم. در این مقاله میخواهم نشانههایی را با شما در میان بگذارم که اثبات میکنند شما میتوانید یک نویسنده خوب بشوید؛ نشانههایی که تقریبا یواشکی هستند، چون معمولا در موردشان با کسی حرف نمیزنیم اما در عین حال بودنشان را هم نمیتوانیم انکار کنیم.
۱- زیادی خیالپردازی میکنید
اولین نشانه یواشکی برای اثبات نویسنده بودن شما این است که تقریبا اکثر اوقات مشغول خیالپردازی هستید. وقتی سر کلاس نشستهاید، وقتی دارید غذا میخورید، وقتی دیگران دارند با شما حرف میزنند و شما حواستان نیست، وقتی در اتوبوس کنار پنجره نشستهاید، یا هر زمان دیگری که باید حواستان باشد ولی در عوض دارید به خیالپردازی میپردازید و در ذهنتان داستان میسازید، یعنی شوق نوشتن در وجودتان هست.
۲- همیشه یک دفتر یادداشت با خودتان دارید
شاید شما هم از آن دسته از آدمهایی هستید که دوست دارید همیشه یک دفترچه یادداشت با خودتان به همراه داشته باشید و هر ایدهای که به ذهنتان میرسد را روی کاغذ بیاورید (حتی وقتی که سعی میکنید بخوابید)، این یعنی به نوشتن اعتیاد دارید. البته نگران نباشید، این اعتیاد ضرری ندارد.
۳- غرق در دنیای کتابها میشوید
اگر همیشه دوست دارید به کتابفروشیها سر بزنید و کتابهای مختلف را از نظر بگذرانید و آنها را ورق بزنید، اگر نمیتوانید در برابر خریدن کتابهای جدید مقاومت کنید، اگر دوست دارید از کارهای روزمره خود بزنید و در عوض به خواندن کتابها مشغول شوید، اگر موقع کتاب خواندن گذر زمان را متوجه نمیشوید، اگر میکوشید بخشهای مهم کتابها را به یاد بسپارید یا در موردشان یادداشت بنویسید، این یعنی از نویسندگی خوشتان میآید.
نوشتار مرتبط: رمانها چطور میتوانند از شما نویسنده بهتری بسازند؟
۴- کلی دفتر و دفترچه دارید
نویسندهها معمولا کلی دفتر و دفترچه رنگ و وارنگ گوشه وسایلشان دارند. شاید به خیلی از این دفترها نیاز پیدا نکنند، شاید خیلی از این دفترها برای مدتها سفید باقی بمانند، شاید هم برخی از این دفترها پر از خط خطی و یادداشت بشوند، ولی این مهم نیست. بعضیها عاشق خود دفترها هستند، عاشق رنگ و بو و حس و حالشان. گاهی اوقات فقط با نگاه کردن به یک دفتر ذوق نوشتن به سراغتان میآید.
۵- عشق کیبورد و تایپ کردن هستید
بچه که بودم، عاشق ماشین تایپ بودم. یک ماشین تایپ قدیمی در خانه داشتیم که هر وقت کاری نداشتم میرفتم و با فشار دادن دکمههایش وقت میگذراندم. البته حالا دیگر ماشینهای تایپ جای خودشان را به کیبوردها دادهاند. اگر از نگاه کردن و کار کردن با کیبوردها لذت میبرید و به صدای کلیک کلیک کلیدها علاقه دارید، احتمالا از نوشتن هم خوشتان خواهد آمد.
۶- از آدمها شخصیتسازی میکنید
نویسندهها عاشق شخصیتسازی هستند. آنها با هر آدمی که آشنا میشوند یا هر کسی را که میبینند فوری در ذهنشان برای آن آدم یک شخصیت خیالی میسازند و بعد با همان شخصیت خیالی یک داستان خیالی درست میکنند و همینطور پیش میروند و تا به خودشان بیایند میبینند ساعتهاست دارند به آن شخصیت خیالی برگرفته از آدمهای واقعی فکر میکنند. حتی حس و حال آدمهایی که میبینند میتواند روی شخصیتسازیها تاثیر بگذارند. آدمهای شخصیتساز نویسندههای خوبی میشوند.
۷- گاهی روی نوشتن قفل میشوید
بعضی وقتها انگار فرشته نوشتن از آسمان هفتم نظری بر آدمها میکند و به برخی از آنها یک حس نوشتن بدون وقفه هدیه میدهد. وقتی چنین حسی در درون آدم شکل میگیرد فقط دلش میخواهد بنویسد. بنویسد و فقط بنویسد. آنقدر بنویسد تا بالاخره احساس آرامش کند. اگر گاهی یک دفعه بیخبر از همه جا حس میکنید باید همین الان دست به کار شوید و ساعتها بیوقفه بنویسید، پس مطمئن باشید نوشتن را دوست دارید.
نوشتار مرتبط: ۷ روش برای اینکه بیشتر و سریعتر بنویسید
۸- از نوشتافزارها نمیتوانید به سادگی بگذرید
از خصوصیات جالب نویسندهها این است که هر وقت به یک نوشتافزار میرسند مسخ میشوند. اگر شما هم عاشق نوشتافزارها هستید و نمیتوانید واردشان نشوید و وقتی وارد شدید به این راحتی نمیتوانید از آنها خارج بشوید، اگر هر بار که وارد یک نوشتافزار میشوید کلی خودکار و مداد و دفتر و از این نوع وسایل میخرید بدون اینکه واقعا به آنها نیاز داشته باشید، میتوانید شک کنید که یک نویسنده در درون شما پنهان شده است.
۹- در موبایل و کامپیوترتان کلی یادداشت دارید
آن کسانی که به نوشتن علاقه دارند، روی موبایل و کامپیوترشان پر است از یادداشتهای کامل و ناقص درمورد موضوعات مختلف. هر اتفاقی که در طول روز برای این جور آدمها رخ میدهد یا هر فکری که به سرشان میزند فورا یک فایل جدید در کامپیوتر باز میکنند یا میروند سراغ اپ یادداشتبرداری روی موبایلشان و هر چه در ذهن دارند را به کلمات نوشته شده تبدیل میکنند. شاید شما هم اهل این کار باشید که اگر چنین است، بدانید که نوشتن را دوست دارید.
۱۰- ارزش و جایگاه واقعی کلمات را بلد هستید
اگر بلدید موقع حرف زدن یا نوشتن کلمات را به شکلی جادویی و خیره کننده کنار هم سوار کنید، این یعنی ارزش و جایگاه کلمات را میشناسید و این یکی از نشانههای نویسنده بودن است. پس اگر از بیان جملات ساده خوشتان نمیآید و دوست دارید در کلام و قلم خود به نظم و آهنگ یا وزن و شیوایی کلمات توجه کنید، میتوانید از خودتان نویسنده خوبی بسازید.
نوشتار مرتبط: به نظم نوشتار احترام بگذاریم
۱۱- نوشتن را به حرف زدن ترجیح میدهید
بعضی از نویسندهها قدرت بیان خوبی ندارند اما در عوض در نوشتن قدرتمند هستند و برای همین دوست دارند به جای حرف زدن بیشتر بنویسند. اگر زیاد در حرف زدن و حرافی خوب نیستیند نگران نباشید، شاید توانایی اصلی شما در نوشتن نهفته باشد چون شما یک نویسنده هستید.
۱۲- به یاد گرفتن کلمات جدید علاقه دارید
یکی از ضروریات نویسندگی گسترش دادن دایره لغات است. نویسندهها باید بلد باشند در متون خود از کلمات متنوع و غیر تکراری استفاده کنند. بعضی از کسانی که سعی دارند نویسندگی را یاد بگیرند در این مورد اوقات سختی را سپری میکنند چون از این کار لذت نمیبرند. اما بعضی دیگر از افراد هم هستند که بدون هیچ زحمتی و با علاقه فراوان به دنبال یاد گرفتن کلمات جدید و معانی متفاوتشان هستند. اگر شما هم به یاد گرفتن کلمات جدید علاقه دارید بد نیست بدانید که یکی از ملزومات دشوار نویسندگی را ذاتا در اختیار دارید.
نوشتار مرتبط: ۱۰ پند از دستور زبان فارسی برای درستتر نوشتن
۱۳- با نوشتن آرام میشوید
هر کسی وقتی به هم میریزد یک کاری انجام میدهد تا خودش را آرام کند؛ بعضیها سخت مشغول خوردن میشوند، بعضیها قدم میزنند و پیادهروی میکنند، بعضیها وسایل خانه را میشکنند و بعضیها هم مینویسند تا آرام شوند. اگر جزو دسته آخری هستید و هر وقت عصبانی یا نگران یا غمگین میشوید به قلم و کاغذ پناه میبرید، نویسندگی دوست خوبی برای شما میتواند باشد.
۱۴- خودتان هم خوب میدانید
بعضی از شما خودتان هم خوب میدانید که نویسندگی را بلد هستید اما به هر دلیلی دلتان نمیخواهد کسی این موضوع را بفهمد. همیشه در خلوتتان مینویسید یا دلتان میخواهد که بنویسید ولی دوست ندارید دیگران بدانند شما به این کار وارد هستید. شاید خجالت میکشید، یا میترسید نوشتههایتان خوب نباشد و از قضاوت شدن میترسید، شاید هم فقط میخواهید این موضوع را مثل یک راز پیش خودتان نگه دارید، ولی شما نویسنده هستید و این حقیقت دارد.
نوشتار مرتبط: ۱۲ تکنیک برای غلبه بر حس اضطراب در هنگام نوشتن
پایاننوشت
تمام نشانههایی که در این مقاله به آنها اشاره کردم هر کدام میتوانند یک قدم اول در مسیر نویسنده شدن باشند. اگر هر کدام از این نشانههای مخفیانه را در خود دارید یا از آن بهتر، اگر چند تا از این نشانهها را دارید پس کمی جدیتر به نویسندگی فکر کنید. ممکن است در ابتدا احساس کنید به اندازه کافی برای این کار خوب نیستید، ولی نگران نباشید. خیلی از نویسندههای برتر جهان هم آن اوایل همین فکر را میکردند. به خودتان باور داشته باشید و به نویسنده پنهان درون خود اجازه بدهید خودنمایی کند. مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد.
سلام، من یه مدتی هست که مطالب سایت شما رو مطالعه می کنم و واقعا لذت بردم که اینقدر مرتب آپدیت میشه.
تقریبا خیلی از نشانه های پنهان رو دارم به علاوه دفتر خاطرات و قصه هایی که از 9سالگی شروع کردم به طور پیوسته بنویسم تا الان که ربع قرن سن دارم و ناخودآگاه اومدم سمت تولید محتوا.
واسم جالب بود مطلبی که نوشتید.
و خوب بابت رعایت عدم نیم فاصله و کلمات بهم چسبیده ببخشید. 🤭 با موبایل تایپ کردن واسم خیلی سخته.
متشکرم خانم محمدی و خوشحالم که به تولید محتوا علاقهمند شدید. باید اعتراف کنم که منم با تایپ با موبایل خیلی مشکل دارم. وقتی کسی رو میبینم که خیلی تند با موبایل تایپ میکنه و خیلی کم اشتباه میکنه حسابی تعجب میکنم 🙂
خوب و خواندنی و شوقبرانگیز بود. خوب است که مرتب مینویسید. نوشتارتان، مانا.
متشکرم محسن جان شما لطف داری
این نوشته به من نهیب زد که “هِی، داره به تو می گه ها”
من یه کار دیگه هم می کنم، اینکه گوشه و کنار کتابهام و هر برگه ای که پیدا می کنم ممکنه یه چیزی نوشته باشم.
بله یادداشت برداری واقعا کمک میکنه.
چقدر روون نوشتی
مرسی
متشکرم
تا قبل از خوندن این متن اصلا فکرش رو هم نمیکردم که ذوق نوشتن داشته باشم. همیشه دوست داشتم به این سمت برم ولی به دلایل نامعلومی به خودم میگفتم نویسندگی کار من نیست. خیلی از مواردی که عنوان کردین رو درون خودم میبینم و چقدر خوب که فکر نوشتن رو با این متن به سرم زدین!