وقتی ایلان ماسک یهو کلی تغییرات ناگهانی و اغلب جنجالی توی توییتر (که حالا بهش میگن اکس) ایجاد کرد، خیلیها احساس سرخوردگی کردن و بعد جستوجو برای پیدا کردن یه جایگزین جدید برای توییتر بالا گرفت. بین اون همه گزینههای جدید، بلواسکای به سرعت به عنوان یکی از اصلیترین مدعیها مطرح شد. اما اینکه بخوایم بلواسکای رو به «جایگزین توییتر» تقلیل بدیم واقعاً بیانصافیه. این پلتفرم که توسط مدیرعامل اون، جی گربر (Jay Graber)، هدایت میشه، کلاً چشمانداز رادیکالتری داره: ساختن یه شبکه اجتماعی مبتنی بر یه پروتکل باز، با قدرت انتخاب واقعی برای کاربر و با هدف بلندپروازانهی “ایمنسازی در برابر میلیاردرها”.
از آزمایشگاه مخفی توییتر تا یه شبکه اجتماعی عمومی
داستان بلواسکای به شکل طعنهآمیزی از درون خود توییتر آغاز میشه. سال ۲۰۱۹، جک دورسی، مدیرعامل وقت توییتر، از تشکیل یه تیم کوچک و مستقل برای تحقیق و توسعه در مورد یه استاندارد باز و غیرمتمرکز برای شبکههای اجتماعی خبر داد. هدف، ایجاد زیرساختی بود که توییتر و دیگر پلتفرمها بتونن در آینده از اون استفاده کنن تا شبکهای بههمپیوستهتر و مقاومتر شکل بگیره. جی گربر، یه چهره نسبتا شناختهشده در حوزه اینترنت باز و با سابقه کار در زمینه ارزهای دیجیتال (مانند Zcash) و ساخت اپلیکیشنهای اجتماعی، در سال ۲۰۲۱ رهبری این پروژه رو بر عهده گرفت.
نوشتار مرتبط: بلواسکای چیه و چه فرقی با ماستودون داره؟
وظیفه اصلی گربر و تیمش، توسعه پروتکل AT (Authentic Transfer Protocol) بود. این پروتکل به عنوان یه زبان مشترک طراحی شد تا به سرورهای مختلف اجازه بده با همدیگه ارتباط برقرار کنن و دادههای اجتماعی (مثل پروفایلها، پستها، فالوئرها) رو به یه شیوه قابل راستیآزمایی و قابل جابهجایی مبادله کنن. ایده این بود که یوزرها توی یه پلتفرم خاص “زندانی” نشن و بتونن هویت و ارتباطات خودشون رو به سرویسدهندههای مختلفی که از همین پروتکل استفاده میکنن، منتقل کنن.

اواخر سال ۲۰۲۲ وقتی که ایلان ماسک توییتر رو تصاحب کرد و اولویتهای شرکت رو به کل تغییر داد، آینده پروژه بلواسکای به خطر افتاد. واسه همین، در اوایل سال ۲۰۲۳، بلواسکای به عنوان یه شرکت منافع عمومی (Public Benefit Corporation – PBC) به طور مستقل و با بودجه اولیهای که قبلاً از توییتر دریافت کرده بود، رسماً از شرکت مادر خودش جدا شد. برای نمایش عملی پروتکل AT، تیم بلواسکای یه اپلیکیشن شبکه اجتماعی با همین اسم ساخت که در فوریه ۲۰۲۳ به صورت آزمایشی و فقط با دعوتنامه (invite-only) راهاندازی شد. این اقدام، در کنار نارضایتی عمومی از تغییرات اکس، باعث رشد سریع و ایجاد هیجان در مورد این پلتفرم جدید شد. نقطه عطف مهم دیگهای که در تاریخ بلواسکای رخ داد، باز شدن ثبتنام عمومی در فوریه ۲۰۲۴ بود که در واقع درهای بلواسکای رو به روی همه باز کرد و منجر به ایجاد یه جهش دیگه در تعداد کاربران این پلتفرم شد.
پروتکل AT و فلسفه انتخاب: قدرت واقعی دست کیه؟
قلب تپنده بلواسکای و وجه تمایز اصلی اون، همین پروتکل AT هست. این پروتکل مثل پایهای برای ایجاد یه اکوسیستم باز عمل میکنه و قدرت رو به شیوههای مختلف به یوزرها برمیگردونه:
- فیدهای الگوریتمی قابل انتخاب: برخلاف پلتفرمهای سنتی که توی اونها یه الگوریتم مرکزی و معمولاً غیرشفاف، محتوای یوزر رو تعیین میکنه، بلواسکای به توسعهدهندهها اجازه میده الگوریتمهای مرتبسازی (یا همون فید) خودشون رو بسازن و یوزرها میتونن از بین اونها انتخاب کنن. میخوای فقط پستهای کسانی که دنبال میکنی رو به ترتیب زمانی ببینی؟ توی بلواسکای یه فید برای همین هدف پیدا میکنی. یه فید میخوای که فقط پستهای مربوط به یه موضوع خاص (مثلاً عکاسی یا برنامهنویسی) رو از سراسر شبکه جمعآوری کنه و نشونت بده؟ توی بلواسکای پیداش میکنی. این “بازار الگوریتمها” به یوزر اجازه میده تجربه خودش رو شخصیسازی کنه.
- مدیریت محتوای لایهای و قابل ترکیب: بلواسکای یه رویکرد چندلایه برای مدیریت محتوا داره. البته یه سری قوانین پایه توسط خود شرکت برای محتوای غیرقانونی و مضر اعمال میشه. اما فراتر از اون، یوزرها و کامیونیتیها هم میتونن لیستهای مسدودسازی (block lists) و برچسبگذاری (labeling) خودشون رو ایجاد کنن و به اشتراک بذارن. تو میتونی خودت انتخاب کنی که به کدوم لیستها یا سیستمهای برچسبگذاری اعتماد کنی و از اونها برای فیلتر کردن محتوای خودت استفاده کنی. این قابلیت امکان کنترل دقیقتری رو روی اون چیزی که میبینی یا نمیبینی فراهم میکنه.
- قابلیت جابهجایی هویت و داده: اگرچه این قابلیت هنوز توی مراحل اولیه توسعه قرار داره، اما هدف نهایی پروتکل AT اینه که به یوزرها اجازه بده هویت دیجیتال و دادههای اجتماعی خودشون رو بین سرورهای مختلفی که این پروتکل رو اجرا میکنن، جابهجا کنن. این به معنی وابستگی کمتر به یه شرکت خاص و امکان مهاجرت آسونتر در صورت ناراضی بودن از یه سرور یا اپلیکیشن خاص بر مبنای پروتکل AT هست.
- اکوسیستم باز: بلواسکای فقط یه اپلیکیشن نیست، بلکه اولین و برجستهترین اپلیکیشن ساخته شده روی پروتکل AT به حساب میاد. هدف نهایی، تشویق دیگران به ساخت اپلیکیشنها، ابزارها و سرویسهای متنوع بر بستر همین پروتکله تا یه شبکه فدرال (federated) و غیرمتمرکز واقعی شکل بگیره.
رشد، جامعه کاربری و چالش “ایمنسازی”
از زمان راهاندازی عمومی، بلواسکای جامعهای متشکل از یوزرهای اولیه توییتر، هنرمندها، روزنامهنگارها، توسعهدهندهها و اونایی که به فناوری علاقه دارن رو به سمت خودش جذب کرده. چهرههای شناختهشدهای مثل “دریل” و “مارک کیوبن” هم به اون پیوستن. اکثر یوزرها از فضای آرومتر و امکان گفتوگوی سازندهتر توی بلواسکای در مقایسه با اکس تعریف و تمجید میکنن. اگرچه، همونطور که بعضیها میگن، این فضای مثبتتر ممکنه برای کسانی که به دنبال درگیریهای آنلاین هستن، جذابیت کمتری داشته باشه!

با این حال، چشمانداز “ایمنسازی در برابر خریداری شدن توسط میلیاردرها” و حفظ استقلال واقعی این پلتفرم چالشهای مهمی هم برای خودش داره:
- مدل کسبوکار پایدار: بلواسکای به عنوان یه شرکت منافع عمومی، متعهد به اولویت دادن به منافع یوزرهاست و تا امروز از مدل تبلیغاتی مبتنی بر ردیابی گسترده کاربرانش اجتناب کرده. تیم بلواسکای در حال آزمایش مدلهای اشتراکی (مثل فروش دامنههای سفارشی به عنوان یوزرنیم) و همینطور بررسی بقیه روشهای درآمدزایی هستن که با اصول اولیه پلتفرم همخوانی داشته باشه. ایجاد کردن تعادل بین پایداری مالی و حفظ استقلال و تمرکز بر یوزر، یه چالش کلیدی برای این تیم به حساب میاد.
- پذیرش گسترده پروتکل AT: موفقیت بلندمدت چشمانداز غیرمتمرکز بلواسکای به شدت به پذیرش پروتکل AT توسط دیگران بستگی داره. اگر توسعهدهندهها و شرکتهای بیشتری ابزارها و سرویسهای مبتنی بر AT رو نسازن، بلواسکای در عمل ممکنه به یه “باغ محصور” دیگه، هرچند با معماری بازتر، تبدیل بشه. تا الان، اگرچه جامعه توسعهدهندهها علاقهمندی نشون دادن، اما پذیرش در مقیاس بزرگ هنوز رخ نداده.
- تجربه کاربری و پیچیدگی: انعطافپذیری و گزینههای کنترلی بیشتر توی بلواسکای، ممکنه برای یوزرهای عادی که به سادگی پلتفرمهای سنتی عادت کردن، یه کمی پیچیدهتر به نظر برسه. ایجاد تعادل مناسب بین قدرت و سادگی استفاده، برای جذب مخاطب گستردهتر ضروریه.
نگاه به آینده: آزمایشی مهم در عصر جدید شبکههای اجتماعی
بلواسکای چیزی بیشتر از یه واکنش به آشفتگیهای اخیر توییتره؛ این یه آزمایش جسورانه برای پیدا کردن یه نگرش جدید در مورد معماری و مالکیت شبکههای اجتماعیه. با قدرت گرفتن از پروتکل باز AT و تمرکز روی توانمندسازی یوزرها، این پلتفرم مسیر متفاوتی رو در مقایسه با غولهای متمرکز و دادهمحوری مثل متا (فیسبوک، اینستاگرام، تردز) و اکس دنبال میکنه.
نوشتار مرتبط: ایلان ماسک چه بلایی سر مدل کسب درآمد توییتر آورد؟
حالا بلواسکای و پروتکل AT میتونن به وعدههای خودشون عمل کنن؟ میتونن به مقیاس لازم برای رقابت با بازیگران اصلی دست پیدا کنن و همزمان به اصول خودشون وفادار بمونن؟ یوزرها حاضرن برای کنترل بیشتر، یه کم پیچیدگی بیشتر رو قبول کنن؟ جواب به این سوالها هنوز مشخص نیست، اما مسیر پیش روی بلواسکای بدون شک یکی از مهمترین داستانها در تکامل آینده اینترنت اجتماعی محسوب میشه. این پلتفرم، دست کم، یه “آسمون آبی” از امکانات جدید رو برای کسانی که به دنبال جایگزینی برای وضعیت موجود هستن، به نمایش گذاشته.