انسانهای کمالگرا بیش از حد حساس هستند. اساسا کمالگرایی موجب ایجاد حساسیت میشود. حال اگر یک کمالگرا بخواهد به حیطه نویسندگی وارد شود کار سختی در پیش خواهد داشت. یک نویسنده کمالگرا اغلب اوقات برای نوشتن به خودش سخت میگیرد و ساعتها وقت صرف نوشتن یک پاراگراف میکند چون سعی دارد آن را بینقص بنویسد. همین میشود که آثار انگشتشماری از این نویسندهها به چشم میخورد و همان آثار اندک را هم خودشان با اکراه میپذیرند.
به خاطر توقع بیش از حدی که از خودشان دارند، نویسندههای کمالگرا همواره در کار خودشان به دنبال اشکال میگردند و معمولا پیش از هر کسی در نگاشتههای خود ایراد پیدا میکنند؛ ایرادهایی که شاید چندان نتوان نام ایراد روی آنها گذاشت اما آنها این موارد را ایراد میبینند و مجبور میشوند از نو بنویسند؛ اگر هم مطلبی را به چاپ برسانند و بعد از انتشار مشکلی در مطالب خود پیدا کنند برای مدتها احساس ناراحتی میکنند.
اما این شیوه نویسندههای موفق نیست. آنها در هنگام نوشتن بیش از حد به خودشان سخت نمیگیرند چون میدانند اگر چنین کنند نمیتوانند از کارشان لذت ببرند. آنها از اشتباه کردن نمیترسند و برای نوشتن منتظر «زمان مناسب» نمیگردند چون این انتظار را معادل پشت گوش انداختن امور میدانند. آنها در حین نوشتن روی ویرایش مطالبشان تمرکز نمیکنند چون آگاهند که چنین اشتباهی آنان را از تمرکز بر روی نوشتن دور میکند.
نویسندههای کمالگرا در نوشتن هر متنی عذاب میکشند، چه یک کتاب باشد، چه یک کتابچه، چه یک مقاله، چه یک پست وبلاگی و چه حتی یک ایمیل. آنان نمیدانند که یک وجود ناقص به مراتب بهتر از عدم صرف است.
چطور یک نویسنده کمالگرا نباشید؟
اگر به نویسندگی علاقه دارید اما نشانههایی که بالاتر به آنها اشاره کردم به نظرتان آشنا میرسد، ممکن است در دستهبندی نویسندههای کمالگرا جایی داشته باشید. برای آنکه خودتان را از این بینقصپرستی بیهوده خلاص کنید و آسانتر بنویسید، پیشنهادهایی که در ادامه میخوانید میتوانند به شما کمک کنند.
۱- بپذیرید که هیچ ماهیتی بینقص نیست: اگر کمالگرا باشید احتمالا به جز نوشتههایتان، در باقی بخشهای زندگی خود نیز میکوشید بینقص باشید. حال برای چند دقیقه از دید یک شخص کمالگراتر از خودتان به خودتان نگاه کنید. به نظرتان شما کاملا بینقص به نظر میرسید؟ قطعا نه! مطمئن هستم که میتوانید چند تا ایراد از خودتان بگیرید. اما پیش از اینکه بیشتر از قبل به خودتان گیر بدهید بهتر است به این فکر کنید که هیچ کس و هیچ ماهیتی بینقص نیست. حتی اگر آثار مشهورترین نویسندهها را هم با دقت بررسی کنید میتوانید نواقصی بیابید. آیا این نواقص آنها را از نوشتن بازداشته است؟ آیا به شهرت و اعتبارشان لطمهای زده است؟ مسلما نه.
۲- تفاوت ملموسی بین بینقص و قابل قبول نیست: فرق بین یک نوشته بینقص با یک نوشته قابل قبول در چیست؟ واضح است که نوشته بینقص کمی از نوشته قابل قبول بهتر است اما واقعا فکر میکنید چند نفر متوجه این تفاوتها میشوند؟ احتمالا چند نفر آدم بیش از حد دقیق بتوانند این تمایزها را درک کنند، اما باقی آدمها چنین موشکافانه به مسائل نمینگرند. اگر نوشته شما به اندازه کافی خوب باشد پس برای انتشار عمومی آماده است.
نوشتار مرتبط: آوای نویسندگی چیست و چگونه آوای مخصوص به خود را پیدا کنید؟
۳- زمان را قدر بشناسید: همین حالا که مشغول ایراد گرفتن از نوشتههای خودتان هستید، نویسندههای دیگر در حال منتشر کردن آثار و نگاشتههای خودشان هستند. آنها بازخورد میگیرند و پیش میروند و کارنامه خود را پربارتر میکنند و شما هنوز درگیر این هستید که اشکالات مطلب خود را پیدا کنید. بهتر نیست به زمان بیشتر بها بدهید و وقتتان را تلف کمالگرایی نکنید؟
۴- در مدت محدود بنویسید: ما آدمها عادت داریم تا وقتی اجباری نداشته باشیم کاری را انجام ندهیم. بعضی از نویسندهها کمالگرایی را بهانه میکنند تا از زیر بار نوشتن فرار کنند. اگر شما نیز چنین هستید، راه حلی که من پیشنهاد میدهم این است که هر زمان خواستید به نگارش مشغول شوید، یک تایمر در کنار دستتان داشته باشید و بر اساس یک محدودیت زمانی به تحریر بپردازید. مثلا نیم ساعت زمان بگیرید و به خودتان قول بدهید که در همین نیم ساعت آنچه میخواهید بنویسید را به اتمام میرسانید. از این طریق مجبور میشوید کمالطلبی را فراموش کنید و مطلبتان را بنویسید.
نوشتار مرتبط: ۱۰ نکته مفید در زمینه مدیریت زمان برای نویسندهها
۵- به آزادنویسی روی بیاورید: آزادنویسی یعنی نوشتن هر آنچه در ذهن دارید بیآنکه انسجام موضوعی یا مفهومی در آن اهمیت داشته باشد. در آزادنویسی شما فقط با خودتان طرف هستید، انگار که خود را مخاطب قرار میدهید. وقتی به آزادنویسی مشغول میشوید دیگر نباید ایراد و اشکال در نگارش برای شما اهمیتی داشته باشد، در عوض این امکان را دارید که روح نویسنده خود را رها سازید تا هر کاری دلش خواست انجام دهد. هر چه بیشتر آزادنویسی کنید، حس کمالگرایی شما در هنگام تحریر به همان اندازه کاهش مییابد.
۶- به نوشتههای خود زمان بدهید: هیچ نویسندهای را نمیتوانید پیدا کنید که توانسته باشد بعد از نوشتن اولین پیشنویس یک نوشتار، یک اثر جاودان و بینقص خلق کرده باشد. اولین پیشنویسها همواره ناقص هستند و این ابدا اشکالی ندارد. پس در حین نوشتن این اولین پیشنویس بیش از حد حساس نباشید. وقتی اولین نسخه از نوشتارتان را نوشتید، به آن زمان بدهید. چند ساعت یا حتی یکی دو روز بعد دوباره به آن مراجعه کنید و از نو بخوانیدش و ویرایشش کنید و آنقدر تغییرش بدهید تا آماده انتشار شود. مهم این است که اولین پیشنویس را به دور از هر گونه کمالگرایی به اتمام برسانید.
نوشتار مرتبط: ۱۲ تکنیک برای غلبه بر حس اضطراب در هنگام نوشتن
۷- زیادی خودتان را جدی نگیرید: البته که شما میتوانید نویسنده بسیار موفقی باشید، البته که شما دانش و تخصص کافی برای یک نویسنده عالی شدن را دارید، ولی زیاد هم نباید خودتان را جدی بگیرید. مطمئنم نویسندههای مشهور هم آنطور که ما فکر میکنیم خودشان را جدی نمیگیرند چون اگر چنین اشتباهی را مرتکب شوند، دیگر نمیتوانند به راحتی بنویسند و از نوشتن لذت ببرند و درگیر کمالگرایی میشوند. خیلی از نویسندهها بعد از انتشار یک اثر محبوب به این مشکل برمیخورند و برای همین در نگارش اثر بعدی خود با بنبست مواجه میشوند چون میترسند که مثل اثر قبلی خوب از آب در نیاید. شما چنین نباشید.
۸- نوشتههای خود را تمام کنید: نویسندههای کمالگرا وقتی به پایان نوشتار خود میرسند متوقف میشوند چون از تمام کردن هراس دارند. اگر پایانی که مینویسند به اندازه کافی خوب نباشد چه؟ اگر با یک پایان ضعیف کل متن را از زیبایی بیاندازند چه؟ اگر پایان متن با باقی بخشهای نوشته همخوانی نداشته باشد چه؟ این میشود که چنین نویسندههایی به ندرت مطالب خود را به پایان میرسانند. اگر میخواهید یک نویسنده کمالگرا نباشید، به تمام کردن نوشتههای خود عادت کنید و نوشتهای را ناتمام نگذارید.
نوشتار مرتبط: اولین پیشنویس یک نوشتار، به هیچ دردی نمیخورد
پایاننوشت
مقابله با کمالگرایی کار سادهای نیست. اگر از من بپرسید میگویم کمی هم کمالگرا بودن بد نیست، به خصوص برای نویسندهها. کمی کمالطلبی به نویسندهها کمک میکند تا نواقص کار خود را به حداقل برسانند، اما اگر این ویژگی در یک نویسنده بیش از حد رشد کند میتواند نوشتن را برای او به کاری عذابآور بدل نماید.
یادتان باشد که نوشتن برای شما که یک نویسنده هستید باید کاری لذتبخش قلمداد شود؛ کاری از که از انجام دادنش احساس آرامش و آسایش خیال بگیرید. حال اگر به کمالگرایی مجال حکمرانی بدهید، دیری نخواهد گذشت که از نوشتن فراری شوید. پس نکته اساسی این است که حس کمالطلب خود را در اختیار بگیرید، به طوری که حدودش دست خودتان باشد. هدفتان باید این باشد که «به اندازه کافی» خوب باشید، نه اینکه بکوشید تا «بینقص» باشید.
ممنونم..
بدونیم بینقص اصلا وجود نداره. اگه کسی بخواد ایراد بگیره چیزی رو پیدا میکنه.