از دید کسانی که نویسنده نیستند، نویسندگی شاید کار سادهای به نظر برسد. از نظر عموم، نویسندهها احتمالا یکی از تنبلترین آدمهای روی زمین به حساب میآیند، چون نهایت کاری که باید انجام دهند این است که یک گوشه بنشینند و کلمات را روی صفحه بیاورند. البته که برای یک نویسنده، نوشتن امر سادهای است، اما برای یک مبتدی قطعا آسان نخواهد بود. فقط کافی است از یک فرد غیر حرفهای در امر نوشتن درخواست کنید که همین الان پشت میز بنشیند و در مدت ۴۵ دقیقه یک متن ۵۰۰ کلمهای در رابطه با یک موضوع خاص بنویسد که استانداردهای نگارشی در آن حفظ شده باشد؛ آن زمان است که متوجه خواهید شد که پروسه تولید محتوای نوشتاری تا چه حد پیچیده است و چه مقدار خلاقیت میطلبد.
به وضوح مشخص است که رسیدن به تخصص در نویسندگی نیاز به تمرین و تکرار و ذوق و علاقه فراوان دارد، اما حرفهایها هم گاهی در پیدا کردن ایده و تبدیل ایده به متن، دچار مشکل میشوند. به هر حال، ابزار ما نویسندهها، مغزمان است. این کاملا طبیعی است که برخی اوقات مغزمان با ما در تولید محتوا همراهی نکند و تنهایمان بگذارد. شرایط محیطی و اتفاقاتی که در زندگیمان رخ میدهند، به راحتی میتوانند روی توانایی ما در نوشتن تاثیر مستقیم بگذارند.
بعضی مواقع نوشتن به حدی سخت میشود که بعد از نیم ساعت کلنجار رفتن با صفحه سفید پیش رو، نویسنده از دست خودش عصبانی میشود و کلا همه چیز را کنار میگذارد. البته این شرایط همانطور که گفتم هر از گاهی به سراغ هر نویسندهای میآید و راه فراری از آن وجود ندارد. اما با توجه به اینکه رویدادهای محیطی مستقیما در قدرت تولید محتوای نوشتاری موثر هستند، میتوان با انجام اموری ساده از مواجه شدن با چنین شرایطی تا حد امکان دور بمانیم.
این بار میخواهم شما را با کارهایی آشنا کنم که در عمل به بهبود عملکرد ذهن شما در هنگام نوشتن کمک میکنند و خلاقیتتان در نگارش را به اندازه قابل توجهی بالا میبرند. اگر روزانه برخی از این کارها را به انجام برسانید، به این حقیقت پی خواهید برد که توانایی شما در نوشتن ارتقا یافته است، به طوری که شاید در ابتدا خودتان هم باورتان نشود.
تمرکز خود را حفظ کنید
حفظ تمرکز برای هر کاری لازم است، اما برای نوشتن ضروریترین جنبه کار به حساب میآید. بدون تمرکز، اصلا امکان نوشتن وجود ندارد. شاید بتوان گفت اساسیترین ابزار نگارش همین تمرکز ذهنی است، چطور میتوان از نویسندهای که حواسش به کارش نیست انتظار داشت یک نوشتار درخور را خلق نماید؟ بنابراین، اگر میخواهید به صورت جدی به نوشتن ادامه بدهید، باید بیاموزید که در هنگام کار کردن تمرکزتان را حفظ کنید.
Paulo Coelho: هر زمان که خواستید به دستآوردی برسید، چشمان خود را باز نگه دارید و تمرکز داشته باشید و بدانید که دقیقا چه میخواهید. هیچ کس نمیتواند با چشمهای بسته به اهدافش برسد.
هر زمان که پشت میز خود نشستید تا مقاله جدیدی را ایجاد کنید یا نوشتار قبلی خود را ادامه بدهید، خودتان را از شر تمام عواملی که ممکن است برای شما مزاحمت ایجاد کنند خلاص کنید. گوشی خود را در حالت سایلنت قرار دهید یا اینکه آن را از خودتان دور نگه دارید، ایمیلها و نوتیفیکیشنها را به طور کل از جلوی چشم خود دور نمایید و به آنها فکر نکنید و یک محیط ساکت و آرام و به دور از هر نوع مزاحمتی را برای خودتان فراهم آورید. اگر عادت دارید در مرورگر کامپیوترتان به نوشتن بپردازید یادتان نرود که حتما فقط یک برگه از مرورگر را باز نگه دارید تا برگههای دیگر حواس شما را پرت نکنند.
همیشه سعی کنید محیط و اتاق کارتان کاملا تمیز و منظم باشد. خیلی از اوقات حتی با نگاه کردن به یک اتاق کار تمیز و آماده، انگیزه پیدا میکنید که پشت میز بنشینید و مشغول به نوشتن بشوید. برعکس، نوشتن در محیطهای شلوغ و نامرتب به همان اندازه سخت میشود چون تمرکز کردن در چنین محیطهایی کار آسانی نیست. در کنار نظافت اتاق کار، باید به گردش هوا و نورپردازی اتاق هم دقت کنید. در طول روز، با قرار دادن میز کار در کنار پنجره سعی کنید از نور خورشید بیشترین بهره را ببرید، در شب هم تا حد امکان از نور سقفی دوری نمایید و در عوض از آباژورها یا چراغهای مطالعه که چشم را آزار نمیدهند کمک بگیرید. هوا نیز در اتاق باید به شکل مناسبی در گردش باشد. گردش نامناسب هوا میتواند ذهن را خیلی زودتر از حد معمول خسته کند. توصیه میکنم از گلها یا عودهایی در داخل اتاق کارتان استفاده کنید که با بوی خودشان به شما انگیزه و انرژی میبخشند. علاوه بر این، پیش از شروع به نوشتن میتوانید به موسیقیهای آرامشبخش گوش فرا دهید تا به ذهن شما نظم ببخشند؛ در این زمینه، موسیقیهای کلاسیک فوقالعاده هستند.
بعضی از روزها شاید رعایت تمام مواردی که گفته شد کفایت نکند. در این شرایط بهتر است چند دقیقهای را در فضای آزاد به گردش و پیادهروی بپردازید. اگر امکانش را داشته باشید، بد نیست محیط کار خودتان را عوض کنید. از چارچوب تکراری اتاق کارتان خارج شوید، لپتاپ خود را بردارید و به یک کافیشاپ یا پارک در نزدیکی خود بروید و در آنجا شروع به نوشتن کنید. همین تغییر فضا میتواند ذهن شما را برای دریافت ایدههای جدید باز نماید.
از همه اینها مهمتر، باید حواستان باشد که بیش از حد کار نکنید. زیادهروی در نوشتن سبب میشود که از این کار زده بشوید و برای مدت طولانی دست و دلتان به سمت نوشتن نرود. بهتر است هر نیم ساعت یا هر یک ساعت یک بار به خودتان استراحت بدهید و باقی کارتان را به چند ساعت بعد یا حتی روزهای بعد موکول نمایید. یادتان باشد که به هیچ عنوان نباید ذهن خود را خسته کنید.
زمان خود را مدیریت کنید
به غیر از حفظ تمرکز، مدیریت زمان هم میتواند روی افزایش خلاقیت تاثیرگذار باشد. نویسندهای که بتواند از زمان خودش به بهترین نحو ممکن استفاده نماید، ذهنش به سادگی خسته نخواهد شد و همواره ایدههایی برای نوشتن پیدا خواهد کرد.
یکی از بهترین راهها برای مدیریت زمان این است که از انجام دادن کارهای غیر ضروری تا جایی که امکان دارد خودداری کنید. مثلا قرار ملاقاتهایی که از همین حالا میدانید نتیجه مفیدی برای شما نخواهند داشت را میتوانید کنسل کنید یا اینکه مدت این ملاقاتها را به حداقل ممکن برسانید.
William Penn: زمان همان چیزی است که بیش از هر چیز به آن نیاز داریم، اما معمولا به بدترین شکل ممکن از آن استفاده میکنیم.
در رابطه با شبکههای اجتماعی این را بگویم که کاملا با حذف کردنشان مخالف هستم، چون پلتفرمهای اجتماعی علاوه بر در اختیار گذاشتن راهی آسان برای ارتباط با دیگران، میتواند به بازاریابی وبلاگ شما هم کمک کنند. اما پیشنهاد میکنم از یک ابزار مدیریت زمان کمک بگیرید تا به شما نشان دهد که چه مقدار زمان در روز را خرج چه کاری میکنید. از این طریق خواهید فهمید که آیا وقت خودتان را در شبکههای اجتماعی هدر میدهید یا اینکه به درستی و به اندازه از آنها استفاده مینمایید.
در حیطه نویسندگی و به خصوص وبلاگنویسی، خیلی از کارها باید به طور مداوم تکرار شوند؛ مثلا به اشتراک گذاشتن مطالب وبلاگ در شبکههای اجتماعی یا ارسال خبرنامههای هفتگی. بهتر است انجام چنین کارهایی را به سرویسهای اتوماسیون بسپارید و از زمان خودتان برای انجام دادن کارهای مهمتر استفاده کنید.
در انتهای این بخش، شایان ذکر است که اشارهای هم به عادت مولتی تسکینگ داشته باشم. همیشه این را به خاطر داشته باشید که انجام دادن چندین کار مختلف به طور همزمان، به هیچ عنوان خلاقیت و کارایی شما را افزایش نمیدهد، بلکه برعکس تمرکز شما در انجام آن کارها را میکاهد و سبب میشود که امور را با سرعت کمتری به پایان برسانید و در نتیجه نه تنها از کیفیت کارتان کاسته میشود، بلکه زمانتان هم به هدر خواهد رفت.
امور خود را اولویتبندی کنید
یکی از اصول برنامهریزی این است که امور خود را اولویتبندی کنید. مزیت اولویتبندی کارها این است که سبب میشود پیش از هر چیز بدانید در هر لحظه چه امری را باید به انجام برسانید و از آن مهمتر اینکه بدانید در طول روز به چه تعداد از کارهای خود رسیدگی کردهاید و آیا به اندازه کافی خلاق و سازنده بودهاید یا خیر.
از بهترین روشهای اولویتبندی کارها این است که مهمترین کار هر روز را در ابتدای لیست خود قرار دهید. از آنجا که در ابتدای روز خلاقیت و انگیزه شما معمولا در بالاترین نقطه قرار دارد و خسته نیستید، بهتر است ابتدا مهمترین کارهای خود را به انجام برسانید و سپس به همین ترتیب به سراغ کارهایی بروید که اهمیت کمتری دارند، به شکلی که آخرین کار هر روز، کم اهمیتترین کارتان در آن روز باشد.
از این گذشته، باید همواره لیستهای کارهای روز بعدی خود را شب قبل آماده کرده باشید. به هر حال، تهیه لیست امور روزانه خودش یک کار نسبتا دشوار است که میتواند گاهی حتی نیم ساعت یا بیشتر از شما وقت بگیرد. از آنجا که اتلاف وقت دشمن حفظ خلاقیت محسوب میشود، بهتر است به جای اینکه در ابتدای روز تازه به تهیه لیست کارهای خود فکر کنید، از همان شب قبل همه چیز را برای فردای خود آماده کرده باشید.
انگیزه پیدا کنید
از دست دادن انگیزه یکی از متداولترین مشکلاتی است که برای نویسندهها پیش میآید. مشتاق ماندن به ادامه کار در تولید محتوای نوشتاری چه در قالب کتاب باشد و چه داستان و چه وبلاگ، گاهی اوقات بسیار دشوار میشود. هر چند وقت یک بار افکاری از این دست به سراغ نویسندهها خواهد آمد: اصلا چرا باید بنویسم؟ مگر کسی هم نوشتههای من را میخواند؟ آیا من به اندازه کافی برای نویسنده بودن خوب هستم؟ اگر مورد انتقاد قرار بگیرم چه؟
مقاله مرتبط: چرا باید به وبلاگنویسی ادامه دهید، حتی اگر کسی نوشتارهای شما را نمیخواند
این فکرها خیلی راحت میتوانند یک نویسنده را از ادامه راه ناامید کنند. برای همین است که نویسندهها خودشان باید در حفظ انگیزهشان برای ادامه راه کوشا باشند. یکی از راههای مشتاق ماندن به نوشتن این است که کارهای بزرگ را به چند کار کوچکتر تقسیم کنید. مثلا اگر در حال نوشتن یک کتاب یا یک مقاله طولانی هستید، بهتر است آن را به طور مقطعی کامل کنید، مثلا روزی ۵۰۰ کلمه بنویسید و به نوشتارتان اضافه نمایید. با این کار، کیفیت مطالبتان هم افت نخواهد کرد.
باید حواستان به موفقیتهایتان هم باشد. گاهی اوقات ممکن است در کار نویسندگی به موفقیتهایی دست یابید که زیاد مورد توجهتان قرار نگیرند. بهتر است موفقیتهایتان را برای خودتان بزرگنمایی کنید. مثلا هر بار که کسی کتاب شما را خرید یا در خبرنامه وبلاگتان عضو شد، به خاطرش به خودتان یک آفرین بگویید و به کارتان افتخار کنید. بعلاوه، میتوانید یک لیست از کارهای انجام شده خودتان هم تهیه کنید و هر بار که احساس خستگی کردید آن لیست را بازبینی کنید تا برای ادامه دادن انگیزه پیدا کنید.
از سوی دیگر، شایسته است که یک برنامه منظم در تولید محتوای نوشتاری معین نمایید و سعی کنید به این برنامه منظم پایبند بمانید؛ مثلا به خودتان قول دهید که هر دو هفته یک فصل از کتابی که مشغول نوشتنش هستید را به پایان برسانید، یا اینکه هر هفته یک پست جدید در وبلاگتان منتشر نمایید. همین اجبار به پایبندی به برنامه تولید محتوا میتواند سبب شود که به خاطر نشکستن توالی این برنامه، به کارتان ادامه بدهید.
پایاننوشت
به طور خلاصه، نویسنده شدن سخت است اما از آن سختتر، نویسنده ماندن است. ذهن خلاق موهبتی نیست که همیشه در اختیار آدم باشد. گاهی فکر نویسنده با او یاری نمیکند، اما این موضوع نباید باعث شود که او از نوشتن ناامید شود و کارش را برای همیشه کنار بگذارد. گرچه نکاتی برای افزایش خلاقیت را در این نوشتار با شما مرور کردیم، اما این لیست به همینجا ختم نمیشود. هر کسی برای خودش یک راه متفاوت برای به دست آوردن خلاقیت سراغ دارد. یکی با خوردن شکلات ذهنش به کار میافتد و دیگری با ورزش کردن دلسردی را کنار میگذارد. در یک کلام، اگر مشتاق هستید نویسنده شوید هر راهی که بلد هستید را انجام دهید تا به نوشتن وفادار بمانید.
خیلی خوب بود