میدانید؟ من خیلی در قید و بند این نیستم که به دیگران امر و نهی کنم که چه کنند یا چه نکنند. حتی خودم معمولا در چارچوب برنامهریزیهای ثابت گنجانده نمیشوم؛ خصوصا اگر بحث نوشتن در میان باشد. به نظر من حس نوشتن باید خودش به سراغ آدم بیاید و این حس گاهی صبح زود به سراغتان میآید و گاهی عصر و گاهی شب. بعضی وقتها هم نصفه شب میآید و خواب را از چشمانتان میگیرد. اما امروز میخواهم مبحث جدیدی را باز کنم که مطمئنم به درد همه شما میخورد و آن سحرنویس بودن است. از قدیم گفتهاند سحرخیز باش تا کامروا شوی. من میخواهم کمی جنبه نویسندگی به این جمله بدهم و بگویم سحرنویس باش تا کامروا شوی. قبل از اینکه بگویید شما آدم سحرخیزی نیستید یا اینکه صبح زود آمادگی نوشتن ندارید، بگذارید فرصت دفاع کردن از خودم را داشته باشم. من نمیخواهم شما را مجبور به…
سحرنویسی
1 مقاله