دستور زبان فارسی برای نویسنده حکم یک دفترچه راهنما را دارد. ما معمولا وقتی یک وسیله جدید و نسبتا پیچیده میخریم، اولین کاری که انجام نمیدهیم خواندن دفترچه راهنمای آن وسیله است. این دیگر بین اکثر ما جا افتاده است که یک راست برویم سر اصل موضوع و وقتمان را خرج خواندن دفترچه راهنما نکنیم. برخیها خواندن دفترچه را کاری بیهوده میدانند و برخی دیگر دوست دارند خودشان از طرز کار وسیله مورد نظر سر دربیاورند. دلیلش هر چه که هست، کار درستی نیست. به هر حال آن دفترچه لعنتی را نوشتهاند که قبل از هر اقدامی آن را مطالعه کنیم و صدمهای به وسیله نزنیم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید درست نوشتن هم دفترچه راهنما دارد؛ اسمش دستور زبان فارسی است.
تقریبا همه ما در طول دوران تحصیل خواسته یا ناخواسته چند واحد دستور زبان فارسی را پاس کردهایم تا بتوانیم به درجات بالاتر تحصیلی برسیم. دست خودمان نبود، مجبور بودیم یاد بگیریم. همین اجبار سبب شده است که اکثر ما هر چه یاد گرفتهایم را بعد از گرفتن یک نمره قابل قبول به فراموشی بسپاریم. فراموش کردیم و پیش رفتیم و بعضی از ما تصمیم گرفتیم بنویسم. این شد که حالا گاهی مینویسیم، ولی اغلب درست نمینویسیم.
قبل از اینکه شروع به خمیازه کشیدن کنید باید یادآور شوم که اینجا کلاس درس نیست، من معلم شما نیستم و شما هم قرار نیست امتحان بدهید و نمره بگیرید. هدفم این است که در حد چند پاراگراف، خیلی مختصر و گذرا، نکاتی به درد بخور از دستور زبان فارسی را با شما مرور کنم؛ نکاتی که خودتان هم بلد هستید اما به نظر میرسد یادتان رفته باشد. نمیخواهم بگویم من استاد درست نوشتن هستم، چون میدانم که چنین نیست. با این حال، خودم همواره میکوشم تا تمام مواردی را که در این مقاله میخوانید رعایت کنم و دوست دارم شما را هم به رعایتشان دعوت نمایم. پس چند خطی همراهم باشید.
۱- دایره لغات خود را گسترش دهید
اولین نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم شاید به نظر شما بخشی از دستور زبان فارسی به شمار نرود، ولی نمیتوان کتمان کرد که گسترش دایره لغات از ملزومات خوب نوشتن به حساب میآید و دستور زبان نیز همین هدف را دنبال میکند.
کلمات در زبان فارسی مترادفها و متضادهای فراوانی دارند. اگر کمی در موردشان تحقیق کنید از گستردگی این حیطه شگفتزده خواهید شد. یک نویسنده حرفهای باید بلد باشد که در زمانهای مناسب از بهترین مترادفها و متضادها استفاده کند. اولین کلمهای که به ذهنتان میرسد، لزوما بهترین کلمه نیست. گاهی با به کار بردن یک کلمه هممعنی در جای صحیح، چنان غنایی به نوشته خود میبخشید که مخاطب از خواندنش لذت میبرد.
برای گستراندن دایره لغات خود هیچ راهی جز مطالعه پیدا نمیکنید. برای همین است که همیشه توصیه میکنم اگر میخواهید بهتر بنویسید، بیشتر بخوانید. نکوشید که در خواندن خود را محدود به سبک یا موضوعی خاص کنید. یک کتاب، یک رمان، یک مجله، یک روزنامه و یا یک وبلاگ، هر کدام کلمات متفاوتی را در بر میگیرند و لغات متنوعی را به شما میآموزند. بخوانید و کلمات جدید را یاد بگیرید. هر چه آموختید را تکرار کنید و بعد در نوشتههایتان از این کلمات جدید بهره ببرید.
۲- از کلینویسی بپرهیزید
فرض کنید به تازگی یک کتاب روانشناسی خریداری کردهاید و پیش خودتان انتظار دارید با خواندن این کتاب مطالب مفیدی در زمینه روانشناسی یاد بگیرید. اما وقتی کتاب را مطالعه میکنید به این موضوع پی میبرید که نویسنده صرفا به کلینویسی بسنده کرده و به جزئیات نپرداخته است. چه حسی پیدا میکنید؟ مسلما با خودتان میگویید که حیف شد پولتان را دور ریختید و این کتاب را خریدید.
یک نوشته خوب، نوشتهای است از کلیات وارد جزئیات بشود. موضوع نوشتارتان هر چه که هست، سعی کنید تا حد امکان به جزئیترین مسائل وارد شوید و مخاطب را با ابعاد مختلف بحث آشنا سازید. اینگونه است که میتوانید مخاطب را سر ذوق بیاورید. در زبان فارسی، همیشه کامل نوشتن بر کلی نوشتن مقدم است.
۳- به مفهوم پاراگراف وفادار بمانید
پاراگراف در متن حکم آجر در ساختمان را دارد. درست همانطور که یک معمار با کنار هم گذاشتن آجرها یک خانه را میسازد، یک نویسنده هم نوشته خود را با کنار هم گذاشتن پاراگرافها سر و شکل میدهد. هیچ ساختمانی وجود ندارد که تک تک آجرهایش هم اندازه باشند. معمار گاهی میکوشد تا برخی از آجرها را بشکند تا آن را به اندازه مناسب برساند و در جای مناسب جای بگذارد. در نوشتار هم کسی نگفته است همه پاراگرافها باید یک اندازه باشند.
گاهی یک پاراگراف میتواند به همین کوتاهی باشد.
برخی از نویسندهها از نوشتن پاراگرافهای کوتاه میترسند، چون از کودکی به ما گفتهاند یک پاراگراف باید شکلی چند خطی داشته باشد. چنین تصوری اصلا صحیح نیست. شما در طول پاراگرافهای نوشته خود کاملا آزاد هستید. همین که یک پاراگراف انسجام موضوعی داشته باشد و با پارگراف بعدی یا قبلی تداخل محتوا پیدا نکند پاراگراف کاملی است، حالا چه در حد چند کلمه باشد و چه در حد چند خط.
نوشتار مرتبط: ۷ روش برای اینکه بیشتر و سریعتر بنویسید
از سوی دیگر، نویسندههایی هم هستند که کلا به پاراگرافبندی اعتقادی ندارند. اینها هر وقت از نوشتن خسته شدند میروند سطر بعدی. وقتی به نوشتههایشان نگاه میکنید با پاراگرافهایی هفت، هشت یا ده خطی روبهرو میشوید. واضح است اما شاید بد نباشد یادآوری کنم که پاراگرافهای بیش از حد طولانی به سختی خوانده میشوند. پس اعتدال را رعایت کنید.
۴- در مصرف حروف ربط صرفهجویی نکنید
اگر کلمات یک نوشته را حلقههای یک زنجیر در نظر بگیریم، حروف ربط در اصل متصل کننده این حلقهها به یکدیگر هستند. من اگر بخواهم قدرت یک نویسنده را بسنجم، پیش از همه به تبحر او در استفاده از حروف ربط توجه میکنم.
کمی در مورد حروف ربط مفرد و مرکب تحقیق کنید و با آنها آشنا شوید. این بخش از دستور زبان فارسی خودش دریایی است که میتواند شما را در خودش غرق کند. یاد بگیرید که کجا باید از کدام حرف ربط استفاده نمایید تا کلمات و پاراگرافها را به هم متصل سازید. بکوشید تا تنوع را رعایت کنید. اگر بخواهید همه پاراگرافها را با «بنابراین» به هم ربط بدهید، هنر خاصی به خرج ندادهاید.
۵- حواستان به جای صحیح علامت مفعولی باشد
این اشتباه را هزاران بار یا شاید بتوانم بگویم میلیونها بار در نوشتههای دیگران دیدهام که علامت مفعولی را جای درستی نمیگذارند. همیشه یادتان باشد جای صحیح علامت مفعولی دقیقا بعد از مفعول است. به بیان سادهتر، کلمه «را» را درست بعد از مفعول بگذارید، نه قبلتر و نه بعدتر.
مثلا به جای اینکه اینطور غلط بنویسیم «سعید کتابی که جلد آبی رنگ داشت را برای من آورد» باید بنویسم «سعید کتابی را که جلد آبی رنگ داشت برای من آورد».
نوشتار مرتبط: درسهایی برای تقویت قدرت نویسندگی
۶- به افعال خود تنوع ببخشید
هر وقت یک پاراگراف را تمام کردید، قبل از اینکه به سراغ پاراگراف بعدی بروید یک بار پاراگراف قبلی را بخوانید و دقت کنید چند بار از یک فعل تکراری استفاده نمودهاید. تکرار افعال نشانه ضعف نویسنده است. لازم است حتما به این موضوع توجه کنید، چون در غیر این صورت، یک مخاطب کاربلد یا یک منتقد متوجه میشود که توانایی شما در این زمینه چقدر ضعیف است.
در همین پاراگرافی که مطالعه کردید، من دو بار از فعل «کردید» و سه بار از «است» استفاده کردم. هدفم این بود که به شما نشان بدهم تکرار افعال چقدر از کیفیت نوشتار میکاهد. بکوشید تا وقتی مشغول گسترش دایره لغاتتان هستید، افعال مختلف را هم تمرین نمایید و اگر لازم شد ترکیب جملات خود را تغییر دهید تا از تکراری شدن فعلهای خود جلوگیری به عمل آورید.
۷- افعال تکراری را حذف کنید
خوب است که حذف افعال به قرینه معنوی و لفظی را هم در هنگام نوشتن در کانون توجه قرار دهید. وقتی در یک جمله مجبور هستید دو بار یا بیشتر از یک فعل استفاده کنید، میتوانید فعلهای قبلی را حذف نموده و فقط فعل آخر را استفاده نمایید. برخی از جملات هم هستند که لزوما نیازی به فعل ندارند و منظور را میرسانند.
اگر یادتان رفته، بد نیست اگر کمی در مورد این دو شیوه حذف فعل تحقیق کنید.
۸- ه و کسره را با هم اشتباه نگیرید
این موضوع برای من کمی عجیب است، ولی اخیرا خیلیها در انتهای کلماتی که به حرف «ه» ختم میشوند از کسره استفاده میکنند یا برعکس. به این موضوع به اصطلاح میگویند هکسره.
اگر کمی مطالعه داشته باشید این مشکل هیچ وقت برای شما پیش نخواهد آمد، ولی اگر هنوز در این مورد تردید دارید یک راه حل ساده به شما پیشنهاد میکنم. هر وقت شک کردید کافی است از خودتان بپرسید که اگر به جای «ه» از «است» استفاده نمایید، آیا جمله مورد نظرتان همچنان درست به نظر میرسد؟ اگر پاسختان به این سوال مثبت بود پس استفاده از «ه» صحیح است و در غیر این صورت غلط.
۹- با نشانهگذاری به نوشته خود معنا بدهید
درست مثل علائم راهنمایی و رانندگی که رانندهها را در مسیر خود راهنمایی میکنند، نشانهگذاری در نوشتار هم مخاطب را در راحتتر خواندن مطالب یاری میدهد.
همانطور که میدانید، نوشته بدون نشانه نمیتواند مفهوم نویسنده را به درستی منتقل نماید. علائمی مثل نقطه، ویرگول، علامت تعجب، علامت سوال یا نقطه ویرگول هر کدام وظیفه خاصی دارند و باید در جای مناسبی در متن گنجانده بشوند.
نوشتار مرتبط: به نظم نوشتار احترام بگذاریم
۱۰- از نیم فاصله غافل نشوید
آن زمان که نوشتن با کیبورد و کامپیوتر جا نیافتاده بود و اغلب با قلم و کاغذ مینوشتیم، پدیدهای به اسم نیم فاصله مورد توجه قرار نمیگرفت. اما حالا که همه نوشتهها را با کامپیوتر یا ابزارهای مشابه تهیه میکنیم، رعایت نیم فاصله به یک ضرورت برای افزایش سطح خوانایی متون تبدیل شده است.
اگر از نیم فاصله استفاده نکنید نوشتههای شما غلط نخواهند شد، ولی اگر به رعایت نیم فاصله اهمیت بدهید کار را برای مخاطب خیلی راحتتر میکنید. گذشته از این، با استفاده صحیح از نیم فاصله به دیگران این موضوع را نشان میدهید که کار خودتان را خوب بلدید.
یک نکته اضافی: ترکیبهای خلاقانه بسازید
این مورد را در دستور زبان فارسی نمیتوانید پیدا کنید، حتی شاید برخیها آنچه میخواهم بیان کنم را کار درستی ندانند، اما در هر حال به نظر من کمی خلاقیت در نویسندگی چندان هم بد نیست.
دوست دارم به شما پیشنهاد کنم که در نوشتههای خود از ترکیبهای خلاقانه استفاده کنید. کمی جسارت به خرج بدهید و کلمات را با هم ترکیب کنید تا یک ترکیب جدید بسازید؛ ترکیبی که با وجود متمایز بودنش معنا و مفهوم نیز داشته باشد. ترکیبهای جدید شما، حکم امضای شما در نوشتهها را دارند. همین «پایاننوشت» که در انتهای نوشتههایم به عنوان خاتمه مینویسم، یکی از این ترکیبهاست.
پایاننوشت
همه ما دوست داریم خوب بنویسم، اما کمتر به درست نوشتن فکر میکنیم. یک نوشته هر چقدر هم که خوب نگاشته شده باشد، بدون رعایت اصول نگارش فارسی ارزش چندانی نخواهد داشت.
آنچه در این مقاله به آن اشاره کردم بخشی از مهمترین این اصول محسوب میشوند. بیایید سعی کنیم با پرداختن به این موارد، هم خوب و هم درست بنویسیم.
مطلب جالبی بود. من به تازگی نویسندگی رو شروع کردم. اما در دستور زبان و نحو و نحوه ی به کارگیری اونها برای روساخت و ژرف ساخت متن مشکل دارم. می تونید در این زمینه راهنمایی کنید. چه کتابهایی مطالعه کنم که در این زمینه قوی بشم؟ به جز دستور زبان فارسی
روساخت و ژرفساخت اگرچه بخشی از دستور زبان محسوب میشن، ولی به دستور گشتاری تعلق دارن و مباحث حرفهای در زبانشناسی هستن. برای نوشتن در دوره و زمانه کنونی که ادبیات به سمت سادگی بیشتر در حرکت هست، نیازی به آموختن یا پرداختن به این مباحث نیست. ولی اگر علاقه دارید میتونید آثار نوآم چامسکی در این مورد رو بخونید.
سپاسگذارم
سلام
گمان کنم یکی از چیز ها را فراموش کردید.
همراه با گسترش دایره واژگان می توانیم دایره جملات را هم بزرگ کنیم.
به نظرم گسترش واژگان به گسترش جمله ها وابسطه است.
قبلا دفتری داشتم برای یادداشت کلمات.
وقتی یکی دو روز کلمات را مرور نمی کردم یادم می رفت که آن کلمه چطوری به کار می رود.
پس به نظرم بهتر است که همراه با هر کلمه ای که یادداشت می شود جمله ای هم بنویسیم که کلمه در آن موجود باشد.