تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا نویسندههای مشهور هیچ کدام مثل هم نمینویسند؟ اگر مخاطب کمی باتجربه و هوشمند باشد، بدون اینکه نام نویسنده یک نوشتار را بداند میتواند حدس بزند که متن پیش رو را چه کسی نوشته است. این چه خصوصیتی است که میتواند نگارندهها را از یک دیگر متمایز سازد؟ نام این خصوصیت آوای نویسندگی است.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که مگر نوشتار هم آوا دارد؟ پاسخ شما مثبت است. هر نوشتاری آوای مخصوص به خودش را دارد. همین تفاوت در میان آوای نویسندهها سبب میشود که سبک و سیاق آثار هر کدام از آنها با دیگری فرق داشته باشد. با توضیحی روشنتر میتوان گفت اگر به دو نویسنده متفاوت چارچوب یک داستان را بدهید و از این دو بخواهید هر کدام در چند صفحه داستانی با همین چارچوب بنویسند، هر یک داستانی کاملا متفاوت از خود عرضه میدارند. کار هیچ دو نویسندهای دقیقا یکسان نیست و این عدم تطابق را مدیون آوای نویسندگی هستیم.
جدا از اینکه این آوا موجب ایجاد تمایز میان آثار نویسندهها میشود، این امکان را هم به مخاطب میدهد تا بتواند با نویسنده ارتباط برقرار کند. به خاطر آوای بیبدیل نوشتارهای نویسندههایی چون ارنست همینگوی، آرتور کانن دویل، آگاتا کریستی و ژرژ سیمنون است که ما به عنوان خواننده آثارشان میتوانیم ارتباطی منحصر به فرد و جدا نشدنی با آنها برقرار نماییم.
آوای نویسندگی البته تنها محدود به یک شیوه از تولید مطلب خلاصه نمیشود. کسانی که مشغول به نوشتن کتاب هستند، چه کتابشان یک رمان یا داستان باشد و چه یک کتاب غیر داستانی، باز باید روی آوای نوشتار خود کار کنند. آنهایی که دارند برای روزنامهها و مجلات مقاله مینویسند هم باز باید به فکر آوای نوشتار خود باشند. حتی وبلاگنویسها هم اگر بخواهند در کارشان جدی باشند باید با آوای خاصی بنویسند.
با توجه به اینکه این روزها محتوای نوشتاری مورد استقبال کمتری قرار میگیرد و زیر بار سنگین محتوای صوتی و تصویری در پناه اوج گرفتن شهرت پلتفرمهای اجتماعی حداکثر میزان تمرکز در حین مطالعه نوشتار به حداقل رسیده است، پس این شما هستید که به عنوان نویسنده باید در کمترین زمان ممکن توجه مخاطب را نه فقط به یک مطلب، بلکه به شیوه نگارش خود جلب کنید تا اطمینان حاصل شود که مخاطبان برای مطالعه مطالب بیشتری از شما مجددا مراجعه خواهند کرد و این جلب توجه فقط از یک راه صورت میگیرد که آن هم اهمیت دادن به آوای نویسندگی است.
آوای نویسندگی چه جنبههایی دارد؟
برای آنکه با مفهوم آوای نویسندگی بهتر آشنا شوید، باید این نکته را بدانید که آوای هر نویسنده شامل پنج جنبه مختلف میشود. لحن، وزن، گرایش، سبک شخصی و نحوه انتخاب کلمات.
لحن: لحنی که برای نوشتن انتخاب میکنید میتواند انواع متعددی داشته باشد. شما یک موضوع را هم میتوانید با لحنی دوستانه بنویسید، هم با لحن خندهدار و بامزه، هم با لحن توهینآمیز و هم با لحن خشک و جدی. این به خودتان بستگی دارد.
وزن: وزن یا همان ریتم نوشتارتان هم میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. شما هم میتوانید یک نوشتار را با وزنی کند و سنگین بنویسید و کاری کنید تا مخاطب برای رسیدن به نتیجه انتظار بکشد، یا اینکه میتوانید وزنی تند و تیز را برگزینید و چنان بنویسید که مخاطب با سرعت بیشتری مفاهیم نوشتار را متوجه بشود. حتی میتوانید گاهی از وزنی آهسته و گاهی هم از وزنی سریع استفاده کنید.
گرایش: گرایش نوشتههای شما هم یا میتواند رسمی باشد که یعنی باید روی واقعیتها به همان شکلی که هست بیشتر تاکید داشته باشید، یا اینکه میتواند احساسی باشد که یعنی باید روی احساسات متمرکز بشوید که در این صورت بهتر است روی مکالمهها و زبان محاوره تمرکز بیشتری داشته باشید.
نوشتار مرتبط: ۴ تکنیک برای اینکه فکر نکنید یک نویسنده شکستخورده هستید
سبک شخصی: سبک شخصی شما در نویسندگی معمولا به چهار دسته تقسیم میشود. دسته اول توضیحی است. سبک توضیحی به درد مواقعی میخورد که میخواهید آنچه میدانید و بلد هستید را برای دیگران توضیح بدهید و مطلبی را به دیگران بیاموزید. دسته دوم سبک توصیفی است که روی نشان دادن به جای نقل کردن تاکید دارد. برای نوشتن با سبک توصیفی شما موضوع را فقط تعریف نمیکنید بلکه آن را توصیف مینمایید.
سبک بعدی، سبک روایی است که در آن هدف تنها روایت ماجراست. در داستاننویسی به سبک روایی معمولا مکالمهها و گفتوگوها نقش پررنگی دارند و افکار و عواطف را میتوان در درونمایه نوشتار به راحتی پیدا کرد. سبک چهارم نیز سبک ترغیب کننده نام دارد که نویسنده از آن برای تشویق کردن مخاطب به سمت موضوعی خاص یا دور کردن او از موضوع دیگری بهره میجوید.
نحوه انتخاب کلمات: پنجمین جنبه آوای نویسندگی به کلماتی مربوط میشود که برای نوشتن انتخاب میکنید. باید به خاطر سپرد که نحوه انتخاب کلمات بهتر است که با مخاطب هدف ارتباط داشته باشد. اگر برای کودکان مینویسید باید از کلمات کودکانه استفاده کنید و اگر برای گروهی متخصص در زمینهای به خصوص مینویسید باید کلماتی را به کار ببرید که به اندازه کافی فنی و تخصصی باشند. اما اگر مخاطب شما عام است، شایسته است که از کلمات پیچیده و دشوار دوری بورزید و تا حد امکان کلماتی ساده را برگزینید.
چطور آوای نویسندگی خود را پیدا کنید؟
اکنون که با مفهوم و تعریف آوای نویسندگی آشنا شدهاید، زمانش رسیده است که به فکر آوای نویسندگی مخصوص به خودتان باشید. شما به عنوان یک نویسنده اگر میخواهید به طور حرفهای در این زمینه فعالیت کنید، باید آوای منحصر به فردی برای خود بسازید، به طوری که مخاطبان نوشتههای شما حتی با چشم بسته هم بتوانند تشخیص بدهند که کدام نوشته متعلق به شماست. برای دست یافتن به یک آوای انحصاری، راههای زیادی در اختیار دارید که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم:
بنویسید: جدی میگویم! یک پیانیست تا زمانی که مدتها به نواختن پیانو نپردازد نمیتواند در این زمینه به تخصص برسد و آهنگهایی بسازد که شناسنامه او برای هر شنوندهای باشند. یک نقاش تا وقتی هزاران هزار نقاشی نکشد نمیتواند به فنون نقاشی مسلط بشود و نقاشیهایی بکشد که هر بینندهای بتواند به سادگی بفهمد چه کسی آنها را کشیده است. به همین ترتیب، یک نویسنده هم تا وقتی هزاران هزار کلمه ننویسد نمیتواند به سبک و آوای خاصی برای خودش دست یابد.
بخوانید: بعد از نوشتن، خواندن باید اصلیترین فعالیت یک نویسنده باشد. هر کجا وقت پیدا کردید خودتان را به خواندن آثار دیگر نویسندهها مشغول کنید. نه فقط آثار نویسندههای برتر، بلکه نویسندههای کمتر شناخته شده را نیز بخوانید و آوای نویسندگی آنها را مورد بررسی قرار دهید. تنها یک دستهبندی خاص را مطالعه نکنید. کتابها و مطالبی با موضوعات مختلف را بخوانید. از داستان عاشقانه گرفته تا ترسناک و هیجانانگیز تا حتی کتابهای غیرداستانی. هر چه بیشتر بخوانید بهتر میتوانید به فنون مختلف در ارائه آوای نویسندگی آشنا شوید.
نوشتار مرتبط: ترفندهایی متمایز در راستای ارتقاء مهارت نویسندگی
ویرایش کنید: نویسندگی فقط به نوشتن نیست. ویرایش کردن است که نیمی از نویسندگی را تشکیل میدهد. وقتی نگارش نوشتاری را به اتمام رساندید، نوبت به ویرایش آن میرسد. در حین ویرایش، علاوه بر حل مشکلات احتمالی، باید بکوشید تا بدانید آیا آوایی که برای متن خود انتخاب کردهاید مناسب هست یا نه. اگر لازم است لحن یا وزن نوشته را تغییر دهید، یا اینکه از کلمات بهتری استفاده نمایید. قضاوت با شماست. اگر در ویرایش کردن تازهکار هستید پیشنهاد میکنم از یک ویراستار حرفهای کمک بگیرید.
از خود بپرسید چرا مینویسید: اینکه بدانید هدفتان از نوشتن چیست به شما در پیدا کردن آوای نویسندگی کمک قابل توجهی میکند. شاید هدفتان این باشد که مطلبی را به دیگران بیاموزید که در این صورت باید از سبک توضیحی استفاده نمایید. شاید میخواهید یک داستان تاثیرگذار بنویسید که در این صورت باید با گرایش احساسی دست به قلم شوید. اگر مفهوم آوای نویسندگی را به خوبی متوجه شده باشید، میفهمید که چطور راه خود را پیدا کنید.
مخاطبتان را بشناسید: مخاطب همه چیز است. هر مطلبی که نوشته میشود، هر نوشتهای که نگاشته میشود، هر نویسندهای که دست به کار میشود و هر محتوایی که تولید میشود فقط به خاطر مخاطب است. اگر میخواهید آوای خوبی برای نوشتار خود داشته باشید، باید اول مخاطب خود را بشناسید و از علایق و سلایق دسته مخاطبان هدف اطلاع کامل پیدا کنید.
پایاننوشت
همه اینها را نوشتم، اما در انتها اگر بخواهم کل مطلب را در یک نکته خلاصه کنم این است که فقط خودتان باشید. برای آنکه سبک و سیاق و آوای نویسندگی مخصوص به خودتان را داشته باشید و هیچ کس نتواند از روی کارهای شما کپی کند، سعی کنید خودتان باشید و همانطور که خودتان فکر میکنید بنویسید. شما مثل هیچ کس نیستید و مثل هیچ کس فکر نمیکنید. طرز فکر شما منحصر به خودتان است. حال اگر همانطور که هستید بنویسید، پس عملا آوای نویسندگی انحصاری خودتان را پیدا کردهاید.
فوقالعاده بود. ممنونم