برای نوشتن یک داستان کامل و جامع، نویسنده باید به فنون صحنهپردازی و جهانسازی تسلط داشته باشد. لابد الان میپرسید جهانسازی دیگر چیست؟ صحنهپردازی چه معنایی دارد؟ این دو مساله چطور به هم مرتبط میشوند؟ عجله نکنید. در ادامه به طور مختصر این دو تکنیک را توضیح میدهم. بگذارید بدون اتلاف وقت جهانسازی را به شما معرفی کنم.
جهانسازی همانطور که از اسمش پیداست، یعنی جهانی که برای داستان خودتان خلق میکنید. این البته یک تعریف خیلی کوتاه و سطحی بود، چون جهان داستان شما اگر به درستی ساخته شده باشد، فقط در صفحات داستان شما محدود نمیشود.
خیلیها جهانسازی در داستان را با صحنهپردازی یا Setting اشتباه میگیرند، در حالی که جهانسازی ابعاد گستردهتری دارد. جهان داستان شما فقط به بعد زمان و مکان نمیپردازد، بلکه سبک پوشش شخصیتها، طرز فکر کاراکترها، نگرش افراد حاضر در داستان، جنبههای تاریخی قصه، حالات روحی و روانی حاکم بر فضای داستان و مواردی از این قبیل نیز در بحث جهانسازی جای میگیرند.
صحنهپردازی با توصیف زمان و مکان داستان به نویسنده کمک میکند تا به یک دنیای خیالی جامهای از حقیقت بپوشاند و به مخاطب حس واقعی بودن ببخشد. به غیر از این، بخشی از بار موضوعی داستان هم بر دوش صحنهپردازی قرار گرفته است.
اما جهانسازی نگاه کاملتری به این مسائل دارد و هدفش اضافه کردن یک طرح و الگو به کل داستان است. نویسنده با صحنهپردازی موقعیت مکانی و زمانی داستان را معین میکند، اما با جهانسازی است که میتواند نحوه تعامل شخصیتها با فضای داستان را طراحی نماید.
صحنهپردازی؛ گام اول برای جهانسازی
با توجه به پیچیدهتر بودن جهانسازی، معمولا به نویسندهها توصیه میشود که کار خود را با صحنهپردازی شروع کنند و بعد بر اساس فضایی که ساختهاند، جهان داستان خودشان را پدید بیاورند.
معمولا برای صحنهپردازی روی سه خصوصیت اصلی مکان، زمان و توصیف شخصیت کار میشود. با پرداختن به همین سه خصوصیت میتوان بنیان یک جهان خیالی را بنا نهاد و کم کم به سراغ جهانسازی داستان رفت. بر همین اساس، خوب است در هنگام صحنهپردازی به موارد زیر دقت کنید:
- مکان: موقعیت مکانی داستان شما در همین مرحله مشخص میشود. این به خودتان بستگی دارد که محل وقوع داستان چقدر روی قصه موثر باشد، حتی میتوانید آنقدر این تاثیر را زیاد کنید که بتوان مکان داستان را در حد یک کاراکتر در روند داستان موثر دانست. اگر خلاقیت به خرج بدهید و برای محل وقوع داستان خود ویژگیهای منحصر به فردی در نظر بگیرید، در بخشهای مختلفی از این داستان این امکان را دارید که چنین ویژگیهای منحصر به فردی را دخالت بدهید و روی روند پیشرفت داستان اثر بگذارید.
- زمان: این دیگر برای همه ما روشن است که زمان داستان چه تاثیر شگرفی بر روی خود داستان میگذارد. ممکن است داستان شما متعلق به گذشتههای دور یا گذشتههای نه چندان دور باشد، شاید هم مربوط به زمان حال و همین الان باشد یا شاید هم در آینده نزدیک یا آینده خیلی دور رخ بدهد. هر کدام از این زمانبندیها روی تک تک وقایع و شخصیتهای داستان اثر میگذارد. البته این امکان را هم دارید که تنها با بازی کردن با بعد زمان، یک داستان متمایز بسازید، مثل داستانهای سفر در زمان.
- توصیف شخصیت: در این قسمت باید به الگوی رفتاری و گفتاری شخصیتها در ارتباط با مکان و زمان داستان کار کنید. مسلما شخصیتهای یک داستان تاریخی نمیتوانند مثل شخصیتهای یک داستان علمی تخیلی مربوط به دوران آینده خیلی دور رفتار کنند، مگر آنکه بخواهید یک داستان کمدی و فانتری بسازید که آن هم ایده جذابی است.
اکنون که با پرداختن به موارد بالا موفق شدید فضای داستان خود را بسازید، وقت آن رسیده است که بر مبنای همین اطلاعات موجود، جهان قصه خود را خلق کنید. همانطور که ذکر کردم، در این قسمت لازم است جزئیات خیلی بیشتری را مد نظر قرار دهید.
جنبههای مختلف جهانسازی
مواردی که در ادامه به آنها اشاره میکنم، بخشی از اجزای ابتدایی جهانسازی به شمار میروند. اگرچه خوب است که در حین نوشتن داستانتان به تمامی موارد زیر توجه داشته باشید، اما دقت کنید که لازم نیست دقیقا همه این اجزا را در قصه خود توصیف نمایید، بلکه فقط باید به مباحثی بپردازید که به روند پیشرفت و افرایش جذابیت داستان کمک میکنند.
نوشتار مرتبط: یک داستان به چه مقدار جزئیات احتیاج دارد؟
- جغرافیا: اینجا به جزئیاتی گستردهتر از صرفا موقعیت مکانی داستان باید فکر کنید. خصوصیات جغرافیای جهان خیالی داستان شما در اینجا اهمیت پیدا میکنند. مثلا میتوانید بخشهایی از جغرافیای داستان را طوری طراحی و توصیف کنید که برای شخصیت اصلی داستان شما معنا و مفهوم خاصی داشته باشند (شاید او خاطراتی از نقاط خاصی از محیط اطرافش داشته باشد). آب و هوا و فصلی که داستان در آن رخ میدهد نیز میتواند به عنوان بخشی از جهانسازی روی روند داستان تاثیر بگذارد.
- انسانها: جهان داستان شما میتواند آدمهای متفاوتی داشته باشد. انسانهای قصه شما ممکن است از نظر نژاد، زبان و گویش و همینطور طبقه اجتماعی و خانوادگی با هم فرق داشته باشند و این تفاوت میتواند روی داستان شما اثر بگذارد.
- تمدن: محیط اطراف دنیای خیالی داستان شما میتواند برای خودش تاریخچهای منحصر به فرد داشته باشد. ساکنان این محیط میتوانند عادتهای مختلف و ویژهای داشته باشند (از رژیم غذایی گرفته تا رفتارها و رسم و رسوم). آیین و باورهای مذهبی تا چه حد روی کاراکترهای داستان شما موثر هستند؟ اکثر کاراکترهای دنیای شما در چه زمینهای تحصیل کردهاند و تخصص دارند و چرا به سمت چنین علمی رفتهاند؟ مردم این جهان داستانی معمولا برای تفریح به چه کاری مشغول میشوند و کجا گرد هم جمع میگردند؟ اینها سوالاتی است که در جهانسازی باید به آنها جواب بدهید.
- فناوری: ممکن است داستان شما در زمان گذشته رخ بدهد، جایی که فناوری به این شکل که امروزه میشناسیم وجود نداشته باشد. ممکن است در زمان حال به توصیف داستان خود بپردازید اما لازم باشد فناوریهایی خیالی را به داستان خود اضافه کنید که در حال کشف شدن هستند و یا اصلا کشف شدهاند. شاید هم داستان کاملا علمی تخیلی باشد و فناوریهایی در آن دیده شود که هنوز در دنیای واقعی غیرممکن به نظر میرسند. تنها محدودیت شما، قدرت تصورات شماست.
- اقتصاد: دنیای شما اگرچه خیالی است، اما به هر حال باید تمامی جنبههای یک دنیای واقعی در آن گنجانده شده باشد و اقتصاد هم یکی از همین جنبههاست. به این فکر کنید که اکثر کاراکترهای داستان شما در چه سطحی از وضعیت مالی به سر میبرند؟ یا چطور با هم تراکنش مالی انجام میدهند؟ بیشتر سوار چه نوع ماشینهایی میشوند؟ اصلا ماشین دارند یا از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنند؟ شخصیتهای مهم داستان چه شغلی دارند و چقدر در کارشان موفق بودهاند؟
- سیاست: البته من هیچ وقت طرفدار داستانهای بیش از حد سیاسی نبودهام چون به نظرم واقعا خستهکننده هستند. اما با این حال این به خود شما بستگی دارد که چقدر سیاست را وارد داستانتان کنید. شاید قوانینی در دنیای ساختگی شما برقرار باشد که روی روند داستان تاثیر بگذارند.
میدانم، لابد الان دارید پیش خودتان فکر میکنید «یعنی داستاننویسی به این همه جزئیات و دقت احتیاج دارد؟» پاسخ این است که اگر میخواهید داستانی خلق کنید که از هر نظر جذاب و چشمگیر باشد، بله! باید به همه این موارد فکر کنید. البته همیشه این امکان هم وجود دارد که بدون توجه به هیچ کدام از این نکات دست به قلم بشوید و یک داستان بنویسید، ولی مطمئن باشید در این صورت داستان شما تبدیل میشود به یکی از آن میلیونها داستان معمولی کسل کننده.
حالا لازم هم نیست وحشت کنید. یکی از خصوصیات جالب جهانسازی در خلق داستان این است که اگر به یکی یا چند وجه از مواردی که بالاتر ذکر کردم توجه کنید، خود داستان شما را به این سمت هدایت میکند که دیگر جبنهها را هم مد نظر قرار دهید.
مثلا اگر در دنیای خیالی شما یک ساختمان تجاری منفجر بشود و عده قابل توجهی از آدمهای داستانتان بمیرند، مسلما این اتفاق روی رفتار تک تک آدمهای زنده مهم و غیر مهم داستان شما تاثیر میگذارد. دیگر شما به عنوان نویسنده نمیتوانید فراموش کنید که بسیاری از کاراکترهای داستان دست کم برای مدتی ناراحت خواهند بود و حتما سعی خواهید کرد این ناراحتی را به مخاطب خود نشان بدهید.
نوشتار مرتبط: چگونه شخصیتهای داستان خود را باورپذیر کنید؟
ایراد بزرگی که به اغلب نویسندههای ایرانی وارد است همین است که یا تمایلی به جهانسازی ندارند، و یا در این زمینه به دانش لازم تجهیز نشدهاند. همین میشود که تقریبا تمام داستانهای ایرانی به موقعیتهایی مطابق با واقعیت و زمان حال محدود هستند. خوب است اگر خواستید نویسنده متفاوتی باشید، کمی از چاشنی خلاقیت کمک بگیرید.
پایاننوشت
در رابطه با جهانسازی، تفاوتهایش با صحنهپردازی، نقش صحنهپردازی در تکامل جهانسازی و همینطور ابعاد گسترده جهانسازی هر چقدر که بنویسم باز هم کم است. مقاله فعلی واقعا به طور خلاصه نوشته شده است تا در زمانی کوتاه شما را با این موضوع آشنا کند. مسلما در آینده باز هم در این رابطه مطالبی خواهم نوشت.
اما در حال حاضر به عنوان سخن پایانی خوب است اشاره کنم که در هنگام صحنهپردازی و جهانسازی باید همواره بکوشید که جانب اختصار را حفظ نمایید. هیچ کس دوست ندارد داستانی را که در صد هزار کلمه میشد نوشت را در قالب یک کتاب نهصد هزار کلمهای مطالعه کند. روی همه جبنههای جهان داستانی خود فکر کنید ولی فقط بخشهایی را در داستان بیاورید که برای مخاطب و داستان اهمیت دارند.