سوال پیچیدهای را برای پاسخ دادن انتخاب کردهام. میدانم که برای نوشتن این پست لحظات سختی را سپری خواهم کرد ولی لازم دیدم یک بار برای همیشه به این موضوع بپردازم. میدانم که بسیاری از وبلاگنویسها دوست دارند بدانند که آیا وبلاگنویسی همان نویسندگی است یا نه. برخی از نویسندهها هم هستند که میخواهند بدانند آیا میتوانند یک وبلاگنویس محسوب شوند یا نه.
در مجموع همیشه پرسشهای فراوانی حول این موضوع وجود داشته است. ممکن است یک نفر مدتها به وبلاگنویسی مشغول باشد و فکر کند که میتواند خودش را یک نویسنده بداند. نویسندههایی هم هستند که فکر میکنند خیلی راحت میتوانند یک وبلاگنویس بشوند. اما آنچه این دو گروه نمیدانند این است که نویسندگی و وبلاگنویسی از اساس مهارتهای متفاوتی هستند.
خود من به عنوان یک وبلاگنویس، نویسنده و مترجم مدتها این سوالات را از خودم میپرسیدم. چقدر باید وبلاگ بنویسم تا بتوانم به خودم بگویم نویسنده؟ الان باید خودم را یک بلاگر بدانم یا یک نویسنده؟ ذهن من پر بود از علامت سوال. اما اکنون که هر دو حرفه را تجربه کردهام فکر میکنم میتوانم تا حدودی شما را در این زمینه راهنمایی کنم. پیش از همه، اجازه بدهید وبلاگنویسی و نویسندگی را تعریف کنیم تا بهتر بدانیم تکلیفمان چیست.
نویسندگی یعنی چه؟
نویسندگی یعنی داشتن توانایی در نوشتن. نویسنده کسی است که میتواند خوب و درست بنویسد. شاید در ابتدا این تعریف خیلی ساده به نظر برسد ولی بله، نویسندگی یعنی همین. یعنی همین که بدانید چطور بهترین کلمات را انتخاب کنید و به زیباترین شکل ممکن این کلمات را کنار هم بگذارید و به هم مرتبط سازید، به طوری که مخاطب از خواندن نوشته لذت ببرد و باور کنید ایجاد چنین حسی در کسی که یک نوشته را میخواند اصلا ساده نیست. به همین خاطر است که نویسندههای خوب خیلی کم پیدا میشوند و اگر هم پیدا شوند جاودانه میشوند.
نوشتار مرتبط: ۱۰ پند از دستور زبان فارسی برای درستتر نوشتن
وبلاگنویسی یعنی چه؟
به مهارت مدیریت و تولید محتوا در یک وبلاگ اصطلاحا وبلاگنویسی گفته میشود. یک وبلاگنویس (یا بلاگر) فردی است که با فنون مختلفی از جمله کار کردن با سیستمهای مدیریت محتوا، بهینهسازی محتوا برای موتورهای جستوجو، نحوه تولید و بازاریابی محتوا و مواردی از این قبیل آشنایی دارد و میتواند از طریق وبلاگ نوشتارهای خود را با دنیا به اشتراک بگذارد.
نوشتار مرتبط: چند نکته که باید قبل از راه انداختن اولین وبلاگ خود بدانید
آیا نویسندهها میتوانند وبلاگنویس باشند؟
لزوما نه. همانطور که اشاره کردم وبلاگنویسی نیاز به آشنایی با فنون مختلفی دارد. در ابتدا شما باید یک وبلاگ داشته باشید، پس باید بدانید چه سیستم مدیریت محتوایی را انتخاب کنید، چطور وبلاگتان را با هاست و دامنه شخصی راه بیاندازید و چگونه با این ابزارها کار کنید. کمی هم HTML و CSS بلد باشید که چه بهتر. از این گذشته، باید مفاهیم سئو را یاد بگیرید و بدانید که از چه راههایی میزان بازدید وبلاگ خود را افزایش بدهید.
همانطور که میبینید، وبلاگنویسی فقط این نیست که یک سری نوشته آماده کنید و بعد دکمه انتشار وبلاگ را فشار بدهید و تمام. اگرچه پلتفرمهایی وجود دارند که به شما اجازه میدهند بدون دانستن هیچ کدام از مواردی که ذکر شد به وبلاگنویسی بپردازید و مطالبتان را روی این پلتفرمها منتشر نمایید، اما اگر نظر من را بخواهید با نوشتن در این پلتفرمها نمیتوانید خودتان را یک بلاگر واقعی بدانید.
نوشتار مرتبط: ۷ روش برای اینکه بیشتر و سریعتر بنویسید
آیا وبلاگنویسها میتوانند نویسنده باشند؟
باز هم لزوما نه! قبول دارم که وبلاگنویسی کار نسبتا پیچیدهای است که برای حرفهای شدن در آن باید در مباحث مختلف و متعددی به تخصص رسید؛ اما هر کسی که وبلاگنویسی را خوب بلد باشد به این معنی نیست که قطعا میتواند خوب بنویسد. شما میتوانید یک بلاگر توانا باشید ولی در عین حال از دنیای نویسندگی چیزی ندانید.
برای آنکه نویسنده بشوید باید دایره لغات خود را گسترش بدهید، باید بلد باشید چطور کلمات را کنار هم بگذارید، چطور جملهها را شروع کرده و به پایان برسانید، چطور نوشته خود را پاراگرافبندی کنید، چطور از تیترها و لیستها بهره ببرید، چطور نشانهگذاری نمایید و صدها چطور دیگر که اگر بخواهم همین حالا به آنها بپردازم باید تا چند روز به نوشتن ادامه بدهم.
نوشتار مرتبط: ۱۲ تکنیک برای غلبه بر حس اضطراب در هنگام نوشتن
وبلاگنویسها و نویسندهها چه فرقهایی با هم دارند؟
سختترین بخش ماجرا برای من که دارم در این مورد مینویسم همینجاست. به طور خلاصه این دو مهارت تفاوتهای زیادی با هم دارند. وبلاگنویسی و نویسندگی در چند زمینه با هم در تقابل هستند. من به صورت خلاصه به چند مورد از مهمترین تقابلها اشاره میکنم:
تقابل زبان و کلمات کلیدی: نویسندهها برای نوشتن از زبان نوشتار برای انتقال پیام خود استفاده میکنند به این معنی که در کارهایشان از تمام تکنیکها و شیوههای مرسوم در دستور زبان بهره میبرند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن توجه مخاطب را به سمت نوشتههای خود جلب کنند. اما وبلاگنویسها روی کلمات کلیدی تمرکز دارند تا بتوانند در موتورهای جستوجو رتبه بهتری را کسب نمایند. برای همین در آثار یک نویسنده به راحتی میتوانید انواع و اقسام آرایهها و ظرایف ادبی را پیدا کنید، ولی در آثار بلاگرها اغلب خبری از این ظرایف نیست.
تقابل پاراگرافها و جملهها: نویسندهها به نوشتن پاراگرافهای طولانی و پرشمار عادت دارند. وقتی یک کتاب را در دست میگیرید و ورق میزنید با هزاران پاراگراف طولانی مواجه میشوید، نه جملاتی کوتاه و ساده. نویسندهها خوب بلدند چطور نوشتههای خود را پاراگرافبندی کنند، به طوری که هر کدام موضوعی متمایز و آغاز و پایانی مشخص داشته باشند و همزمان در کنار هم یک اتحاد مفهومی تشکیل بدهند. بلاگرها اما در نوشتن جملههای کوتاه و ساده تخصص دارند، به همین دلیل است که وقتی وبلاگها را میخوانید معمولا به جای پاراگرافها با جملهها روبهرو میشوید.
تقابل اطلاعات تکمیلی و لینکها: یک نویسنده وقتی میخواهد یک حقیقت را بیان کند یا مجبور است و یا تمایل دارد که برای بیان آن حقیقت اطلاعات کامل و دقیقی را ارائه بدهد و گاهی باید برای توصیف مسائل از پاورقی استفاده کند، اما یک وبلاگنویس هر جا بخواهد به اطلاعات آمادهای اشاره نماید فقط کافی است به صفحه حاوی آن اطلاعات لینک بدهد و خیلی راحت از آن بگذرد چون مخاطب هر وقت بخواهد میتواند با یک کلیک به تمام آن اطلاعات دست پیدا کند.
تقابل نوشتار طولانی و نوشتار کوتاه: نویسندهها از نوشتن مطالب طولانی خسته نمیشوند چون کارشان پرداختن به کوچکترین جزئیات است، ولی وبلاگنویسها به کوتاه نوشتن معروف هستند. شاید طولانیترین پستهای اکثر بلاگرها به ۳۰۰۰ کلمه هم نرسد. البته این موضوع بیشتر به سلیقه مخاطبان مربوط میشود زیرا که مخاطبان نویسندهها به خواندن نوشتههای طولانی عادت دارند ولی کاربران اینترنتی تمایل چندانی به مطالعه متون دارای کلمات پرتعداد ندارند.
تقابل نوشتن و ترافیک: شیوه کاری نویسندهها این است که از نوشتن روزگار میگذرانند. هر نویسندهای که بتواند بهتر و جذابتر بنویسد موفقتر خواهد شد، کتابهایش بیشتر فروش خواهد رفت و درآمد بیشتری گیرش میآید. این در حالی است که بلاگرها با هدف جذب ترافیک مینویسند؛ یعنی در تمام مراحل تولید محتوا به این میاندیشند که چطور ترافیک وبلاگ خود را افزایش بدهند چون برای یک وبلاگنویس ترافیک بیشتر یعنی درآمد بالاتر.
آیا میتوان هم وبلاگنویس بود و هم نویسنده؟
بله! با اینکه این دو حرفه عملا تفاوتهای فراوانی با هم دارند، ولی بله شما میتوانید با وبلاگنویسی به نویسنده تبدیل شوید و بلعکس. کافی است جنبههای مختلف این دو مهارت را با هم ترکیب کنید.
اگر یک وبلاگنویس هستید و میخواهید یک نویسنده بشوید، باید بکوشید تا در کنار تمام فنون ضروری برای وبلاگنویسی، در تولید محتوای وبلاگ خود کمی هم از فنون نویسندگی کمک بگیرید. مثلا میتوانید با ادبیات آشتی کنید، به جای جملات از پاراگرافها استفاده نمایید و پستهای طولانیتری در وبلاگتان بنویسید، اما در عین حال بکوشید که نوشتههای وبلاگتان برای کاربران اینترنتی خسته کننده نشوند.
اگر یک نویسنده هستید که دوست دارید وبلاگنویس بشوید، باید به خودتان آموزش بدهید. باید بهینهسازی موتورهای جستوجو را یاد بگیرید و بدانید چطور با سیستمهای مدیریت محتوا کار کنید و از همه مهمتر با شیوههای تولید و بازاریابی محتوا آشنا شوید، اما همواره حواستان باشد که یادگیری این فنون روی توانایی شما در نویسندگی تاثیر منفی نگذارد.
پایاننوشت
در کنار وبلاگنویسهایی که فقط وبلاگنویسی بلد هستند و نویسندههایی که فقط نویسندگی را میشناسند، افرادی هم وجود دارند که به هر دو مهارت تسلط دارند و با ترکیب این دو نتایج جالبی را رقم زدهاند. بلاگرهای نویسنده میتوانند در کنار نویسندگی، پستهای وبلاگی پرمحتوایی تولید کنند؛ پستهایی که به محتوای همیشه سبز معروف هستند چون مخاطب در هر زمانی که به این پستها مراجعه کند میتواند اطلاعات مفیدی از آن استخراج کند.
از این گذشته، چنین بلاگرهایی میتوانند از به هم چسباندن همان پستهای وبلاگ خود کتاب بسازند، بدون آنکه لازم باشد تغییر چندانی در محتوای خود ایجاد کنند. به بیان روشنتر، شما با خواندن وبلاگشان در واقع در حال خواندن کتابشان هستید بی آنکه خودتان متوجه بشوید به خواندن برگهای مختلف یک کتاب مشغولید.
1 دیدگاه روشن آیا وبلاگنویسی و نویسندگی هر دو مهارتی یکسان هستند؟
پینگبک: نوشتههای شما | محتواگران فعال وب فارسی - شاهین کلانتری | نویسندگی و توسعه فردی ()