فدیورس دقیقا چه کوفتیه؟

این روزا خیلی کلمه فدیورس رو می‌شنویم. اگه در مورد شبکه‌های اجتماعی توی اینترنت سرچ بکنیم خیلی احتمالش زیاده که به ایده فدیورس هم بر بخوریم. الان همه این رقبایی که برای توییتر به وجود اومدن مثل ماستودون، بلواسکای یا تردز، همشون یه جورایی به همین فدیورس ربط پیدا می‌کنن. اگر هم بخوای بری در مورد فدیورس تحقیق کنی بدونی چی به چیه، با موجی از اطلاعات فنی روبه‌رو می‌شی که ممکنه اکثر این اطلاعات برات به سادگی قابل فهم نباشن، به خصوص اگه مثل من متخصص کامپیوتر و برنامه‌نویسی و از این جور چیزا نباشی.

خب پس بالاخره یه نفر پیدا نمی‌شه این فدیورس مسخره رو به زبون ساده و خودمونی توضیح بده تا همه بفهمن چه خبره؟ چرا پیدا می‌شه، اون یه نفر خود منم. من می‌خوام بدون وارد شدن به مباحث فنی و پیچیده، کل ماجرا رو برات توضیح بدم. پس بزن بریم ببینیم این فدیورس دقیقا چه کوفتیه.

البته قبل از این‌که بخوام شروع کنم، یه سر بزنم به ادبیات. یه استادی داشتم در زمینه ادبیات فارسی که می‌گفت قانون کلی اینه که وقتی یه کلمه از زبان‌های خارجی رو می‌خوای وارد نوشتار فارسی کنی، باید اولین حرف الفبای فارسی رو به جای حرف مشابه اون کلمه انگلیسی قرار بدی. یعنی من اگه بخوام به این قانون پایبند بمونم به جای فدیورس باید بنویسم فدیورث، ولی شما همون فدیورس رو از من بپذیرید چون متداول‌تره.

فدیورس دقیقا یعنی چی؟

در طول سال‌های گذشته هممون شاهد این بودیم که پلتفرم‌های اجتماعی مثل یوتیوب و توییتر و فیسبوک تونستن کلی مخاطب به سمت خودشون جذب کنن و معروف بشن. بعضی از این پلتفرم‌ها میلیاردها کاربر دارن و از این طریق درآمد خیلی زیادی هم دارن.

هر کدوم از این پلتفرم‌های اجتماعی تحت تملک یه شرکت یا یه فرد خاص هستن. مثلا توییتر یا همون اکس الان دست ایلان ماسکه، فیسبوک و اینستاگرام دست مارک زاکربرگه، پینترست دست فلانیه، ویمیو دست بهمانیه و الی آخر.

هر کسی که مالک هر کدوم از این پلتفرم‌هاست، می‌تونه هر جوری دلش بخواد قوانین اون پلتفرم رو تعیین کنه یا تغییر بده. مثلا توییتر اون اوایل قانون گذاشت که هر کسی می‌تونه فقط ۱۴۰ کاراکتر توی هر توییت بنویسه. مارک زاکربرگ گفت دوست داره اطلاعات کاربران خودش رو به شرکت‌های متفرقه بفروشه، ایلان ماسک اومد گفت می‌خواد توییتر رو تقریبا به طور کامل پولی کنه و از این جور داستان‌ها.

همه این افراد یا شرکت‌های مالک پلتفرم‌های اجتماعی هم با نشون دادن تبلیغات کلی درآمد به دست میارن. هر وقت هم که عشق‌شون کشید می‌تونن هر اکانتی که باهاش حال نمی‌کنن رو به طور کامل مسدود کنن. کاربر بیچاره هم هیچ چاره‌ای نداره جز این‌که با تمام قوانین این پلتفرم‌ها خودش رو هماهنگ کنه.

فدیورس وارد می‌شود

سال ۲۰۱۶ یه بنده خدایی به اسم Eugen Rochko اومد گفت آقا اینطوری که نمی‌شه! اینا ما رو مسخره کردن! هر سازی زدن ما باید باهاش برقصیم. اصلا نوموخوام.

واسه همین میاد یه پلتفرم شبیه توییتر می‌سازه اسمش هم می‌ذاره ماستودون. حالا ماستودون چه فرقی با توییتر داشت؟ ماستودون در واقع یه نرم‌افزار متن‌باز بود که بر مبنای پروتکل ActivityPub کار می‌کرد؛ پروتکلی که کاملا Federated محسوب می‌شد.

اینجا بود که دنیا با ایده فدیورس آشنا شد. فدیورس در واقع از دو کلمه Federated Universe ساخته شده که یعنی جهان متحد. به بیان ساده، فدیورس یه اکوسیستم متشکل از پلتفرم‌های اجتماعی به هم متصله که بر مبنای پروتکل‌هایی مثل ActivityPub کار می‌کنن.

یه مثال ساده بزنم. ماجرا مثل استفاده از ایمیل می‌مونه. تو ممکنه یه اکانت جیمیل داشته باشی. با این اکانت جیمیل می‌تونی با همه کسایی که اکانت جیمیل دارن ایمیل رد و بدل کنی، اما در عین حال می‌تونی با همه اونایی که توی بقیه سرویس‌های ایمیل اکانت دارن هم ایمیل رد و بدل کنی. اونا هم می‌تونن ایمیل‌هایی که براشون ارسال کردی رو ببینن و در مقابل بهت جواب بدن.

حالا فدیورس هم همینه. فرض کن تو توی اکس یا همون توییتر اکانت داری، ولی می‌تونی مثلا ویدیوی یوتیوب یه نفر دیگه رو توی تایملاینت ببینی بدون این‌که اون طرف واقعا ویدیوش رو توی توییتر به اشتراک گذاشته باشه. تازه جالب‌تر این‌که می‌تونی توی همون توییتر برای ویدیوش کامنت بذاری و کامنت تو توی بخش کامنت‌های یوتیوب برای اون یارو نمایش داده بشه، بدون این‌که مجبور باشی اصلا توی یوتیوب اکانت داشته باشی.

فدیورس دقیقا سعی داره همین تجربه رو به واقعیت نزدیک کنه. البته اینطور هم نیست که فکر کنی این یه ایده کاملا جدیده. نه! از اون اول که اینترنت به وجود اومد قرار بود یه همچین شکل و شمایلی داشته باشه. پروتکل‌های فدیورس هم از سال ۲۰۱۴ شروع کردن به شکل گرفتن.

اما با ماستودون و ActivityPub بود که همه چیز رنگ واقعیت به خودش گرفت.

پس ماستودون، همون فدیورسه؟

نه. همون‌طور که گفتم، ماستودون بر پایه پروتکل ActivityPub کار می‌کنه. در واقع، ماستودون فقط یه اپلیکیشن بر بستر ActivityPub محسوب می‌شه و البته این تنها اپلیکیشنی نیست که بر اساس این پروتکل کار می‌کنه. الان یه سری اپلیکیشن دیگه هم بر همین اساس ساخته شدن، مثل Pixelfeed که شبیه اینستاگرامه، یا Bookwyrm که شبیه گودریدزه. همه اینا به کمک ActivityPub به هم متصل هستن و یوزرهاشون می‌تونن بدون عضویت توی همه این سرویس‌ها، با هم دیگه ارتباط برقرار کنن.

اما این ماستودون بود که این پروتکل و کل ایده فدیورس رو به محبوبیت رسوند، پس این خیلی عجیب نیست که تقریبا همه فدیورس رو با ماستودون می‌شناسن.

حالا شاید جالب باشه اینم بدونی که کل فدیورس فقط به پروتکل ActivityPub محدود نمی‌شه. پروتکل‌های دیگه‌ای هم این وسط وجود دارن که هر کدوم سعی دارن ایده اساسی فدیورس رو به بهترین و امن‌ترین شکل ممکن به واقعیت نزدیک کنن. مثلا ما پروتکل Farcaster رو داریم، پروتکل Nostr رو داریم و البته پروتکل ATProto که پلتفرم بلواسکای بر مبنای اون ساخته شده.

پس فدیورس یعنی آینده شبکه‌های اجتماعی؟

خب البته نمی‌شه با اطمینان گفت این‌طوره چون هنوز آینده این ایده مشخص نیست که به کدوم سمت و سو می‌ره. هنوز هم تعداد کاربرانش در مقایسه با پلتفرم‌های متمرکز خیلی کمتره. اما طرفداران فدیورس دوست دارن باور کنن که آینده شبکه‌های اجتماعی رو با فدیورس می‌شه ساخت. دلایل خودشون رو هم دارن.

مثلا می‌گن فدیورس و به خصوص ActivityPub کاملا غیر انتفاعیه و برای همین مجبور نیست علایق و سلایق یه مشت سرمایه‌گذار رو دنبال بکنه. تازه به خاطر غیرانتفاعی بودنش هیچ وقت سراغ جذب تبلیغات هم نمی‌ره که این یعنی توی هیچ پلتفرمی توی فدیورس عامل مزاحمی به اسم تبلیغات وجود خارجی نداره.

یا این‌که می‌گن توی فدیورس کنترل همه چیز در اختیار خود کاربره و یوزر مجبور نیست خودش رو محدود به قوانین یه شبکه متمرکز بکنه.

مزیت دیگه‌ای که برای فدیورس می‌شه در نظر گرفت اینه که یوزرها مجبور نیستن توی یک پلتفرم با دیوار حرف بزنن و امیدوار باشن چهار تا فالوئر گیرشون بیاد. کاربرها می‌تونن با عضو شدن توی سرورهایی که مورد علاقه خودشون هست خیلی راحت آدم‌هایی رو پیدا کنن که طرز فکر مشابهی با خودشون دارن و خیلی سریع با یه عالمه آدم در مورد مباحث مورد علاقه‌شون وارد بحث بشن.

یعنی فدیورس اینقدر خوبه؟

حالا خیلی هم لازم نیست هیجان‌زده بشی، چون فدیورس مشکلات زیادی هم در کنار خوبی‌هاش داره. مثلا یکی از مشکلات اصلیش همینه که فهمیدنش و کار کردن باهاش برای خیلی‌ها چندان آسون نیست. گاهی اوقات مباحث فنی کار اون‌قدر پیچیده می‌شه که برای یه یوزر معمولی اصلا قابل فهم نیست و برای همین ترجیح می‌ده بره سراغ همون پلتفرم‌های متمرکز.

از طرف دیگه غیر انتفاعی بودن فدیورس، کسب درآمد برای پلتفرم‌هاش رو خیلی سخت می‌کنه چون اکثر فقط و فقط متکی به کمک‌های مالی دیگرانه. همین مساله آینده فدیورس رو تا حد زیادی زیر سوال می‌بره.

از این گذشته، ساختار فدیورس اونقدر گسترده هست که مدیریت کردن محتوا توی اون خیلی سخت می‌شه. این مشکل به خصوص توی پروتکل ActivityPub بیشتر به چشم میاد و البته یکی از دلایل اصلی شکل گرفتن بقیه پروتکل‌های فدیورسه چون تلاش دارن این مشکلات رو یه جوری حل بکنن.

بسه دیگه!

خب تا اینجای کار ایده کلی فدیورس رو یاد گرفتیم و فهمیدیم که ماستودون چه نقش مهمی برای شکل‌گیری و به محبوبیت رسیدن فدیورس بازی کرده.

واسه این‌که زیادی سرت درد نگیره و گیج نشی، پست امروز رو همین‌جا تموم می‌کنم. توی پست بعدی یه کم بیشتر در مورد ماستودون می‌نویسم تا بدونی دقیقا چه مزایایی داره و البته مشکلاتش چیه.

2 دیدگاه روشن فدیورس دقیقا چه کوفتیه؟

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.