توی دنیای پرشتاب هوش مصنوعی، اسم OpenAI و محصول انقلابی خودش یعنی ChatGPT، تقریباً مترادف با اوج پیشرفتهای تکنولوژی شده. اما گزارشهای این چند روز اخیر، موج جدیدی از شگفتی و سوال رو برانگیخته: طبق گزارش وبسایت معتبر The Verge به نقل از منابع ناشناس، OpenAI ظاهراً در حال بررسی ایده ساخت یه پلتفرم شبکه اجتماعی اختصاصیه! بله، درست شنیدی، غول هوش مصنوعی شاید بخواد وارد گود شلوغ و پرچالش شبکههای اجتماعی بشه.
نوشتار مرتبط: هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵؛ از وعدههای دیروز تا واقعیت فراگیر امروز
البته، فعلاً این ایده تنها در حد یه “پروژه داخلی” مطرحه و هیچ تضمینی وجود نداره که یه روزی رنگ واقعیت به خودش بگیره. اما همین مطرح شدن چنین ایدهای، دریایی از سوالات رو توی ذهن آدم ایجاد میکنه: یه شبکه اجتماعی ساخت OpenAI قراره چجوری باشه؟ یعنی فیدش قراره پر از عکسهای خیرهکننده تولید شده توسط DALL-E و مدلهای جدیدتر باشه؟ یعنی قراره شاهد حضور پررنگتر هوش مصنوعی در قامت کاربر یا مدیر محتوا باشیم؟ و مهمتر از همه اینها، سوالی که بلافاصله به ذهن میرسه: چرا؟
فراتر از شوخیهای آلتمن: انگیزه اصلی چیه؟
شاید اولین جواب، رقابت مستقیم با غولهایی مثل متا (فیسبوک و اینستاگرام) و ایکس (توییتر سابق) و چهرههای شاخص اونها یعنی مارک زاکربرگ و ایلان ماسک باشه. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، قبلاً به شوخی در مورد راهاندازی اپلیکیشن اجتماعی یا خرید توییتر توییت کرده بود. اما بعیده شرکتی که این روزها سرش به شدت با توسعه مدلهای هوش مصنوعی گرمه، صرفاً برای رقابت یا شوخی، وارد چنین مسیر پرهزینه و پرچالشی بشه.
پاسخ محتملتر و استراتژیکتر در یک کلمه خلاصه میشه: داده.
هوش مصنوعی مولد، به خصوص مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) که OpenAI پیشگام توسعه اونهاست، برای یادگیری و بهبود، به حجم غیرقابل تصوری از دادههای تولید شده توسط انسان نیاز دارن. هرچه دادهها متنوعتر، بهروزتر و طبیعیتر باشن، مدلها در درک زبان، تولید محتوای خلاقانه، استدلال و تقلید لحن انسانی بهتر عمل میکنن.

در حال حاضر، OpenAI بخش زیادی از دادههای آموزشی خودش رو از طریق خزش توی وب عمومی به دست میاره، روشی که با چالشهای حقوقی پرشماری در سراسر جهان مواجه شده (اتهاماتی مثل نقض کپیرایت و استفاده بدون مجوز از محتوا). با افزایش محدودیتها و حساسیتها نسبت به این روش، دسترسی به یه منبع داده اختصاصی، بهروز و تعاملی میتونه برای OpenAI یه مزیت رقابتی حیاتی باشه.
شبکه اجتماعی OpenAI: بهشتی برای دادهکاوی؟
تصورش رو بکن پلتفرمی که میلیونها کاربر در اون آزادانه گفتگو میکنن، علایق خودشون رو به اشتراک میذارن، عکسهایی (حالا چه واقعی و چه تولید شده توسط هوش مصنوعی) از خودشون منتشر میکنن و ویدیو آپلود میکنن. این دقیقاً همون معدن طلای دادهایه که هوش مصنوعی تشنه اونه.
- دادههای مکالمهای طبیعی: برخلاف متنهای وب، مکالمات شبکههای اجتماعی پر از زبان محاوره، اصطلاحات روز، لحنهای متفاوت و الگوهای تعاملیه که برای آموزش مدلها در راستای طبیعیتر و انسانیتر شدنش، فوقالعاده ارزشمنده.
- دادههای بصری متنوع: با توجه به تمرکز احتمالی بر قدرت تولید تصویر OpenAI، این پلتفرم میتونه منبع بزرگی از تصاویر و بازخوردهای کاربران در مورد اونها باشه. این دادهها نه تنها برای بهبود مدلهای تولید تصویر، بلکه برای آموزش مدلهای درک تصویر (مثل قابلیتهای جدید o3 و o4-mini در “تفکر با تصاویر”) حیاتی هستن.
- دادههای مربوط به علایق و روندها: رفتار کاربران توی یه شبکه اجتماعی (لایکها، اشتراکگذاریها، موضوعات مورد بحث) میتونه بینش بینظیری در مورد روندهای فرهنگی، اجتماعی و علایق کاربران در اختیار OpenAI قرار بده.
- بازخورد مستقیم و یادگیری تقویتی: تعامل مستقیم با کاربران و بازخورد اونها نسبت به محتوا (چه انسانی و چه هوش مصنوعی) میتونه منبعی برای یادگیری بازخورد انسانی (RLHF) باشه که یکی از روشهای کلیدی بهبود مدلهای هوش مصنوعیه.
این وسط اما متا و ایکس یه مزیت ذاتی دارن: اونها همین حالا صاحب پلتفرمهایی با میلیاردها کاربر و اقیانوسی از داده هستن و از این دادهها برای بهبود مدلهای هوش مصنوعی خودشون (مثل Llama متا) استفاده میکنن (اگرچه سیاستهای اونها در مورد امکان انصراف کاربر از آموزش مدلها متفاوته). یه شبکه اجتماعی اختصاصی میتونه این شکاف رو برای OpenAI پر کنه.
ظاهر احتمالی و چالشها
گزارشها میگن که ایده اولیه شبکه اجتماعی این شرکت، بر پایه قدرت تولید تصویر OpenAI شکل گرفته. شاید شاهد یه پلتفرم شبیه به اینستاگرام یا پینترست اما با تمرکز ویژه روی خلق و اشتراکگذاری تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی باشیم. البته وجود بخش متنی، این پلتفرم رو به رقبایی مثل ایکس و تردز نزدیکتر میکنه. احتمالاً قراره ترکیبی از محتوای انسانی و هوش مصنوعی رو شاهد باشیم، اما مرز بین این دو تا و نحوه مدیریت اون خودش یه چالش بزرگه.

و البته چالشهای این پلتفرم هم کم نیستن:
- بازار اشباعشده: متقاعد کردن کاربران برای پیوستن به یه شبکه اجتماعی دیگه توی بازاری که امثال اینستاگرام، تیکتاک، ایکس و … توی اون حکمرانی میکنن، کار خیلی سختیه. OpenAI چه مزیت منحصربهفردی میتونه ارائه بده؟
- مدیریت محتوا: کابوس هر شبکه اجتماعی، مدیریت محتوای مضر، اطلاعات نادرست و سوءاستفادهست. با ورود محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی، این چالش پیچیدهتر هم میشه. یعنی هوش مصنوعی OpenAI میتونه به طور مؤثر محتوای خودش و دیگران رو مدیریت کنه؟
- نگرانیهای حریم خصوصی و داده: با توجه به دعواهای حقوقی فعلی، سوال اینه که آیا کاربران به OpenAI اعتماد میکنن و بهش اجازه استفاده از دادههای خودشون برای آموزش مدلها رو میدن؟ شفافیت در این زمینه میتونه خیلی مهم باشه.
- هزینه و زیرساخت: راهاندازی و نگهداری یه شبکه اجتماعی جهانی به سرمایهگذاری بزرگ روی زیرساخت، مهندسی و نیروی انسانی نیاز داره. این هزینه سنگین، تمرکز OpenAI رو از هدف اصلی خودش یعنی توسعه هوش مصنوعی پیشرفته منحرف نمیکنه؟
نتیجهگیری: یه گامی شجاعانه یا یه قمار پرخطر؟
هنوز مشخص نیست که ایده شبکه اجتماعی OpenAI از حد یه پروژه داخلی فراتر میره یا نه. اما همین که دارن این ایده رو بررسی میکنن، خودش نشوندهنده درک عمیق این شرکت از اهمیت حیاتی دادههای تعاملی و بهروز برای آینده هوش مصنوعیه. در حالی که رقبا از منابع داده موجود خودشون بهره میبرن، OpenAI شاید به این نتیجه رسیده باشه که برای حفظ برتری و حرکت به سمت هوش مصنوعی عمومی (AGI)، به ساختن منبع داده اختصاصی خودش نیاز داره.
نوشتار مرتبط: جادوی جیبلی توی دستهای هوش مصنوعی
این یه قمار بزرگه؛ وارد شدن به یه بازار بیرحم با چالشهای فنی، اجتماعی و اخلاقی پرشمار. اما اگه OpenAI موفق بشه یه پلتفرم جذاب و متفاوت به کمک قدرت هوش مصنوعی خودش خلق کنه و اعتماد کاربران رو هم برای استفاده از دادههاشون جلب کنه، نه تنها میتونه یه منبع داده بینظیر برای خودش فراهم کنه، بلکه شاید بتونه تعریف جدیدی از تعامل انسان و هوش مصنوعی توی فضای آنلاین ارائه بده. آینده نشون میده که این جاهطلبی، یه قدم ضروری برای تکامل هوش مصنوعیه یا یه انحراف پرهزینه از ماموریت اصلی OpenAI.